۱۳۸۷ خرداد ۱۵, چهارشنبه

نامۀ سرگشاده دانشجویان متحصّن دانشگاه تربیت معلم

انتشار: فعالین حقوق بشر و دمکراسی در ایران


نامۀ سرگشاده ی دانشجویان متحصّن دانشگاه تربیت معلم تهران خطاب به مردم فهیم ایران

« چو عضوی به درد آورد روزگار
دگر عضوها را نماند قرار »

اکنون که این نامه را می خوانید 73 ساعت از اعتصاب غذای رسمی 72 دانشجوی دختر و پسر دانشگاه تربیت معلم می گذرد اما واقعیت آن است که دو روز قبل از اعتصاب غذای رسمی، دانشجویان متحصّن غذای گرم نخورده اند و نخواهند خورد.

تعطیلات قبل از امتحانات بر دانشگاه خیمه زده است با این حال هر بار که تریبون آزادی برگزار می شود بیش از 1000 دانشجو برای گفت و شنود در این جلسات حضور پیدا می کنند. در این میان مسئولین دانشگاه لحظه به لحظه به فشار خود بر دانشجویان متحصّن می افزایند. گویا در خیال خام خویش این گونه می پندارند که با این اعمال فشار می توانند عزم ما را سست کنند.

بی شک فشارهایی همچون تهدید و ارعاب خانواده ی دانشجویان متحصّن، قطع آب، ایجاد اختلال در خطوط تلفن همراه، قطع اینترنت دانشگاه، زندانی کردن دانشجویان در محل تحصن، افزودن نیروهای ناشناس در لباس حراست، ممانعت از بردن دانشجویانی که از لحاظ جسمانی بسیار تضعیف شده اند به بیمارستان های مجهز و تزریق داروی دیازپام برای سست کردن و خواب آلودگی دانشجویان و ... که عکس و فیلم همه ی این موارد به عنوان سند موجود است؛ به دور از شرافت انسانی است و کسانی هم که در برابر این حوادث سکوت اختیار می کنند در پیشگاه خدا باید سکوت بشکنند و جواب پس دهند.

در ذهن تک تک این دانشجویان سؤالی بزرگ وجود دارد که سنگینی آن از سنگینی اعتصاب نمودنشان بیشتر است؛ در ایران زمینی که مردمان آن داعیه دار همدردی، همدلی و نوع دوستی هستند چطور این گونه نسبت به 51 نفر از فرزندان این مرز و بوم که برای استیفای حقوق پای مال شده شان دچار ضعف جسمی شده اند، بی تفاوت هستند؟

قطعاً «سعدی» شاعر بزرگ ایرانیان، اگر چنین روزی را می دید هیچ گاه چنین شعری که نماد فرهنگ والای ایرانیان بوده است را نمی سرود.

ما دانشجویان متحصّن تربیت معلم تهران به صراحت اعلام می کنیم که قوّت روحیمان از ضعف جسمیمان پیشی جسته است و « جان می دهیم، حق می گیریم » و در این راه جز به خدا و اراده ی دانشجویان به کسی امید نداریم؛ اما از شما مردم راستین و پاکدل، دولتمردان و نمایندگان با وجدان مجلس شورای اسلامی و دانشجویان قشر متعهد و قشر همدرد تقاضا داریم که مانع فاجعه ی فرهنگی به اسم « بی مسئولیتی و بی تفاوتی نسبت به انسان ها » در این مرز و بوم شوید که همانا درد واقعی که ما دانشجویان را آزار می دهد همین درد نو ظهور فرهنگی است.

دانشجویان متحصّن دانشگاه تربیت معلم تهران
15 خرداد 1387

هیچ نظری موجود نیست: