۱۳۸۷ آبان ۲۰, دوشنبه

سه ماه بی خبری از وضعیت فرزاد کمانگر، معلم زندانی

خبرنامه امیرکبیر: نگرانی ها از احتمال اجرای حکم ناگهانی اعدام فرزاد کمانگر زندانی سیاسی با ۳ ماه بی خبری از وی افزایش یافته است.

در حالی که کمتر از ۶ ماه از اعدام یعقوب مهرنهاد وبلاگ نویس و روزنامه نگار به اتهام محاربه می گذرد انتقال کمانگر به بند امنیتی ۲۰۹ و سکوت دستگاه قضایی در پاسخگویی به اعتراض وی و سازمان های حقوق بشری، موجب افزایش نگرانی ها از ادامه اعدام زندانیان در دادگاه های فرمایشی و بدون استناد به مدارک کافی است.

فرزاد کمانگر معلم زندانی و عضو سازمان دیده بان حقوق بشر کردستان است که از تابستان سال ۸۵ به اتهام عضویت در گروه های محارب و آنچه قصد بر بمب گذاری عنوان شده است، در زندان می باشد.

وی در طول دوارن زندان خود بارها به زندان کردستان و بند امنیتی ۲۰۹ منتقل شده است. این زندانی که مدتی را در بند بیماران زندان رجایی شهر در تبعید بوده است از ۳ ماه قبل با تائید حکم اعدام به بند ۲۰۹ زندان اوین منتقل شده است و عدم ارتباط ایشان با بیرون نگرانی هایی را موجب شده است.

رفتارهای صورت گرفته با این معلم زندانی در طول دوران بازداشت و شکنجه های صورت گرفته علیه وی بارها مورد اعتراض سازمان ها و گروه های حقوق بشری قرار گرفته است و این نهادها بارها با ارائه اطلاعات دقیق از وضعیت پیشین فعالیت های این معلم و سابقه فعالیت های حقوق بشری خواهان آزادی وی شده اند.

وضعيت غيرانسانی دو جوان دوجنسه در سلول انفرادی

فعالان حقوق بشر در ایران

مهدي کوهنورد و سپيده زماني دو جوان دوجنسه (Transsexual) هستند که به ترتيب بابت پرونده هاي خود 9 ماه و 11 ماه است که در سلولهاي انفرادي بند 240 زندان اوين نگهداري مي شوند.

نگهداري طولاني مدت افراد فوق در سلولهاي انفرادي بند 240 زندان مذکور فارغ از اتهام آنان تنها به دليل عدم پيش بيني مکاني براي نگهداري افراد خاص در زندان مي باشد و مسئولين زندان بي تفاوت در مورد وضعيت اين افراد و صدمات ناشي از نگهداري بلند مدت اين دو جوان دو جنسه در سلول انفرادي آنان را به فراموشي سپرده اند.

اين در حالي است که به افراد فوق حتي امکان استفاده از هواخوري به صورت مرتب مانند ساير زندانيان داده نمي شود و نامبردگان علاوه بر شرايط غير انساني محيطي خود به برخوردهاي توهين آميز مسئولان مربوطه نيز معترض هستند.

لیست وزارت ارشاد از مطبوعاتی که باید توقیف شوند

سایت عصرایران: عضو هیئت نظارت بر مطبوعات با رد وجود هرگونه ارتباط بین فرمایشات رهبری مبنی بر ابراز ناخرسندی از فضای مطبوعاتی کشور با توقیف هفته نامه "شهروند امروز"تاکید کرد: توقیف شهروند امروز در جلسه روز چهارشنبه هیئت نظارت بر مطبوعات اتفاق افتاد و ما اطلاعی از فرمایشات مقام معظم رهبری درباره مطبوعات نداشتیم.

حسن کامران در پاسخ به این سوال که گفته می شود توقیف "شهروند امروز" بدون برگزاری جلسه هیئت نظارت و با تماس تلفنی بین اعضا رخ داده اظهار داشت: خیر! جلسه هیئت نظارت بر مطبوعات روز چهارشنبه برگزار شد و رسمیت هم داشت یعنی از 8 عضو 6 نفر حضور داشتند و تنها وزیر ارشاد و نماینده مطبوعات در هیئت نظارت بر مطبوعات در آن جلسه غایب بودند.

نماینده اصفهان در مجلس تاکید کرد: ایرادات هیئت نظارت بر مطبوعات بر نشریه شهروند ایرادات شکلی بود و نه محتوایی، چرا که این نشریه مجوز انتشار فرهنگی - ورزشی داشت اما مبادرت به درج مطالب سیاسی می کرد یعنی زمینه انتشارش را رعایت نمی کرد.

وی خاطرنشان کرد: وزارت ارشاد لیستی از مطبوعاتی که زمینه انتشار را رعایت نمی کنند را آماده کرده بود و طبق لیست، روز چهارشنبه نوبت رسیدگی به هفته نامه شهروند امروز بود بنابراین نباید گفت که توقیف شهروند به دلیل فرمایشات رهبری بوده است.

تبعیض و نابرابری در حق شهروندان سنی مذهب

تبعیض و نابرابری بزرگترین چالش فراروی شهروندان سنی مذهب ایران

سنی نیوز: حکومت گران پر تعصب شیعی عزم خود را را جزم کرده بودند که در هیچ یک از بخش های استراتژیک حکومت ایران اثری از سنی ها نقش نبندد.

فرایند تبعیض و نابرابری را می توان بحرانی ترین معضلی دانست که از سوی حاکمیت شیعی در ایران طی سه دهه ی اخیر شهروندان سنی مذهب این کشور را به چالش کشیده و همواره صدای اعتراض آنان را بلند کرده است. می توان گفت که این روند منفی در حکومت به اصطلاح اسلامی ایران از همان سالهای آغازین، با طرح پیشنویس قانون اساسی و تدوین اصولی همچون اصل ۱۲و۱۱۵آغاز شد، چرا که بر اساس این دو اصل مذهب جعفری اثناعشری به عنوان مذهب رسمی کشور تعیین ودر کمال ناباوری مقرر شد که بر مسند ریاست جمهوری این کشور فقط کسی می تواند بنشیند که مذهب او جعفری اثنا عشری باشد.

حکومت گران پر تعصب شیعی عزم خود را را جزم کرده بودند که در هیچ یک از بخش های استراتژیک حکومت ایران اثری از سنی ها نقش نبندد. تا جائیکه در بسیاری از فرمهای استخدام در مراکز دولتی، ثبت نام در دانشگاهها وپذیرش بیمارستانها و…دو گزینه که مشخص کننده مذهب متقاضیان بود درج شد که در اثر این فرایند، بسیاری از شهروندان سنی مذهب ایرانی از استخدام در مراکز دولتی باز مانده وحتی در رابطه با ثبت نام در دانشگاهها با مشکلات اساسی روبه روشدند .

چه بیمارهایی که به جرم سنی بودن در بیمارستانها پذیرش نشدند وچه دانش آموزان با استعدادی که از ادامه تحصیل باز داشته شدند ..

شگفت انگیزتر از همه اینکه استفاده ازچنین فرمهایی هم اینک که نزدیک سه دهه از روی کار آمدن نظام حکومتی فعلی در ایران می گذرد همچنان از رشد چشمگیری برخوردار بوده وهر روز به تعداد سنی هایی که بدین شکل از کار بر کنار می شوند یا از مراکز استراتژیک علمی در کشور طرد می شوند، افزوده می شود.

چندی پیش دوستی حکایت جالبی از یک دانشجوی مطرود در رشته خلبانی نقل می کرد. ظاهرا یک دانشجوی با استعداد بلوچ که بر خلاف دیگر بلوچها نام خانوادگی او مبین بلوچ بودن او نبوده است در رشته خلبانی پذیرفته می شود از طرفی این دانشجو چون کاملا براین امر واقف بوده که اگر سنی بودنش لو برود باید عطای رشته ی خلبانی را به لقایش ببخشد در فرم ثبت نام از دو گزینه شیعه وسنی گزینه ی شیعه را تیک می زند وبه عنوان یک شیعه خود را معرفی می کند و بالاخره بدین ترتیب موفق می شود به یک دانشکده معتبر خلبانی در کشور راه یابد .

مدتی از جریان می گذرد واین دانشجوی با شهرت (هاشمی ) به امید خلبان شدن در میان دیگر رهپویان شیعه مذهب به تحصیل خود ادامه می دهد. اما از آنجاییکه ماه همیشه پشت ابر نمی ماند متا سفانه روزی دست این دانشجوی جوان ما رو می شود .

اما با توجه به این که حکومت در کشور ما باصطلاح اسلامی است مسئولین با تجربه ی دانشکده با وی برخوردی ناشیانه نمی کنند!! به این معنی که به محض خبردار شدن نسخه اش را نمی پیچند؛ مدتی از ماجرا می گذرد .

روزی دست بر قضا آقای هاشمی دانشجوی بلوچ و در واقع آقای هاشمزهی ما که دیگر خیالش از اخراج شدن تا حدودی راحت شده هوس می کند با پیراهن آستین کوتاه سر کلاس درس حضور یابد ! استاد با مشاهده او، پیراهن آستین کوتاهش را بهانه می کند وبدین ترتیب وی به حراست دانشکده معرفی می شود وچندی بعد ناجوانمردانه به جرم بی بند و باری وعدم رعایت شئونات اسلامی درمحیط دانشکده اخراج می شود .

راستش چنین اتفاقاتی در مناطق سنی نشین ایران بخصوص استان سیستان و بلوچستان به شکل گسترده ای رخ می دهد. کافیست شما فقط به مدت چند روزی در زاهدان و حوالی دفتر امام جمعه اهل سنت این شهر یا بهتر بگویم حوزه علمیه دارالعلوم زاهدان حضور داشته باشید وبه بررسی مراجعات مردمی بپردازید. آنوقت با افرادی مواجه خواهید شد که فقط به جرم سنی بودن به بلاهایی در این کشور گرفتار آمده اند که گوشها از شنیدن آن ابا می ورزند .

بی تردید مسئولین کشور در جهت حفظ نظام حکومتی خود از هیچ کوششی دریغ نورزیده اند به این معنا که برنامه ریزی های بلند مدتی در این زمینه براساس بررسی چندین ساله بر تاریخ امپراطوری های جهان داشته اند وقصد دارند سخت ترین بر خوردها را با مخالفین نظام خود داشته باشند و آنان را به شدت سرکوب کنند.

صدور حكم قطع انگشتان دست دو جوان در تهران

رژیم جنایت پیشه جمهوری اسلامی در یک اقدام ضد انسانی، حكم قطع انگشتان دست دو جوان را در تهران صادر كرده است. نام این دو جوان نگون بخت سهیل- م و نادر- خ اعلام شده است.

اعمال مجازات های غیرانسانی نظیر قطع اعضای بدن در ایران تحت حاکمیت جمهوری اسلامی با اعتراض شدید سازمانهای بین المللی مدافع حقوق بشر روبرو است.

قطع دست جوانان محروم به اتهام سرقت در ایران آخوندزده در حالی است که یک پاسدار قاتل بنام صادق محصولی که یكی از جنایتكارترین فرماندهان سپاه پاسداران بشمار می رود با دزدی و چپاول سرمایه های کشور به ثروت های افسانه ای دست یافته بطوریکه به نوشته رسانه های حکومتی، روزانه بیش از چهل میلیون تومان درآمد دارد.

نامه خانواده های زندانیان سیاسی خطاب به سازمانهای بین المللی

کمیته گزارشگران حقوق بشر

نامه تعدادی از خانواده های زندانیان سیاسی خطاب به سازمان های بین المللی


شهریور ماه سال گذشته در پی برگزاری مراسم نوزدهمین سالگرد قتل عام 30 هزار زندانی سیاسی، وزارت اطلاعات جمهوری اسلامی ایران اقدام به بازداشت گسترده ی شرکت کنندگان در این مراسم نمود. که در پی آن آقایان محمدعلی منصوری، علی صارمی، میثاق یزدان نژاد و علی نادری همچنان در بندند.

محمد علی منصوری 47 ساله صبح روز 11 شهریور ماه، 2 روز پس از برگزاری مراسم، بازداشت شد. وی نزدیک به 4 ماه در سلول های انفرادی تحت شکنجه های شدید روحی و جسمی قرارگرفت. در اولین دادگاه که در تاریخ 13/5/1387 برگزار شد، اتهامات اولیه که پیرامون شرکت در مراسم بود، حذف گردید و اتهاماتی غیرواقعی و دروغین به وی نسبت داده شد که سرانجام پس از 13 ماه بلاتکلیفی ناشی از بازداشت موقت غیر قانونی، حکم سنگین 17 سال زندان به همراه تبعید برای وی صادر شد.

علی صارمی نیز در تاریخ 14/1386 دستگیر و به مدت 7 ماه در سلول های انفرادی تحت شکنجه های روحی و جسمی شدید قرار گرفت. دادگاه انقلاب در تاریخ 2/7/1387 اتهاماتی خودساخته به وی نسبت داده و اتهام شرکت در مراسم که دلیل اصلی بازداشت ایشان بوده را حذف نمود. اکنون پس از گذشت 13 ماه ، وی همچنان در وضعیت بلاتکلیفی به سر می برد و انتظارمیرود که با حکم سنگین دادگاه انقلاب مواجه شود.

میثاق یزدان نژاد 22 ساله، فعال دانشجویی در تاریخ 19 شهریور سال گذشته دستگیر شد. وی نیز پس از سپری کردن ماهها سلول انفرادی همچنان دربازداشت موقت به سر می برد.

محسن نادری در تاریخ 19 /6/1386 بازداشت شد و دادگاه انقلاب جمهوری اسلامی وی را به یک سال زندان به جرم شرکت در مراسم قتل عام زندانیان سیاسی ، محکوم کرد.

امسال نیز در پی برگزاری بیستمین مراسم سالگرد قتل عام، خانم حمیده نبوی که دارای فرزند 5 ساله است دستگیر و به زندان اوین منتقل گردید. شایان ذکر است که فرزند ایشان بدون سرپرست است. وی نیز به 1 سال زندان محکوم شده است.

ما اعضای خانواده های این زندانیان سیاسی از سرنوشت عزیزانمان به شدت نگرانیم و خواستار عکس العمل قاطع نهاد های حقوق بشری مبنی بر الغای کلیه ی احکام غیر انسانی علیه افراد مذکور و آزادی بدون قید و شرط آنان هستیم .

هم اکنون در سالگرد فاجعه جنایت علیه بشریت به انتظار فجایعی دیگرنشستیم که دگر جگرگوشگانمان قربانی تکرار این فاجعه هستند.

تجمع اعتراضی دانشجویان دانشگاه صنعتی بابل

خبرنامه امیرکبیر: ظهر امروز دانشجویان دانشگاه صنعتی نوشیروانی بابل در اعتراض به مشکلات صنفی و فرهنگی این دانشگاه تجمع کردند.

در این تجمع که بیش از ۵۰۰ تن از دانشجویان دختر و پسر این دانشگاه شرکت داشتند، دانشجویان معترض ضمن اعتصاب غذا، سینی های ناهار خود را از سلف غذاخوری تا درب دفتر معاونت فرهنگی دانشگاه چیدند.

دانشجویان به مشکلاتی نظیر کیفیت بد غذا، وضعیت خوابگاه ها و تفکیک جنسیتی و … معترض هستند.

در این تجمع دانشجویان پس از سر دادن شعارهایی و خواندن سرود یار دبستانی دبستانی به سمت ساختمان مرکزی دانشگاه راهپیمایی کرده و در آنجا ۶ نفر را به عنوان شورای معترضین برای پیگیری خواسته های دانشجویان انتخاب کردند.

۱۳۸۷ آبان ۱۹, یکشنبه

تایید قاچاق زنان در ایران

سرتیپ احمد روزبهانی، فرمانده امنیت داخلی نیروی انتظامی، در مصاحبه با رادیو ایران از کشف و انهدام چندین شبکه‌ی بین‌المللی قاچاق زنان توسط پلیس ایران سخن گفت. وی همچنین افزود که تعدادی از دختران و زنان ایرانی نیز در این شبکه‌ها حضور داشته‌اند و پرونده‌ی آنان به دستگاه قضایی ارائه شده است

مقامات ایرانی سال گذشته نیز از دستگیری عده‌ای در رابطه با قاچاق زنان خبر دادند. از آنجا که شواهد نشان‌دهنده‌ی گسترده‌تر شدن قاچاق زنان در ایران است، با نسرین ستوده، وکیل و فعال حقوق زنان در این مورد گفت‌وگو کرد‌یم.

به عقیده‌ی خانم ستوده، انکار این پدیده توسط مسئولان جمهوری اسلامی یکی از مهم‌ترین موانع در راه از میان برداشتن این مشکل اجتماعی بوده است.

دویچه‌وله: اصولا پدیده‌ی قاچاق زنان در ایران چه پیشینه‌ای دارد؟

نسرین ستوده: قاچاق زنان و دختران که اسناد آن حتی از زمان قاجار و قبل از قاجار در ایران وجود داشته، چیزی است که از سال‌ها پیش با شروع روابط خارجی ایران در کشور آغاز شده. بنابراین ما باید با این تصور پیش بیاییم که اتفاقی نیفتاده که این پدیده قطع بشود. این پدیده قبل از انقلاب هم در ایران وجود داشته، بعد از انقلاب هم به زندگی خودش ادامه داده. اما آن چیزی که خیلی باعث تعجب هست، این که، چگونه است که در سال‌های اخیر علی رغم همه‌ی گزارش‌های جراید عمومی در باره این پدیده، ما مکررا شاهد انکار حکومت جمهوری اسلامی بودیم. گاه صریحا اعلام می‌شد که هرگز ایران مشکل قاچاق زنان و دختران را نداشته. بنابراین یکی از مهم‌ترین علل، سرپوشی این قضیه بوده که در واقع باعث می‌شده که ما نتوانیم علاجی برای این درد اجتماعی‌ بیاندیشیم.

آیا همین که پیش از این، مسئولان جمهوری اسلامی وجود این پدیده را انکار می‌کردند، ولی الان خودشان دارند آن را اعلام می‌کنند، نشان‌دهنده‌‌ی گسترده‌‌تر شدن ابعاد قضیه نیست؟

بله. من هم با شما موافقم که به هر حال گسترش ابعاد این فاجعه به گونه‌ای بوده که دیگر قابل کتمان نبوده و بنابراین باز هم ما از این برخورد استقبال می‌کنیم که اعلام شود که این قضیه جنبه‌های فاجعه‌آمیزی پیدا کرده یا اساسا این پدیده در ایران موجود است و باید چاره‌‌ای جمعی در مورد آن بیاندیشیم. این جامعه را سوق می‌دهد تا در فکر چاره بیفتد. همیشه انکار نه تنها قضیه را حل نمی‌کند بلکه فقط به گسترش ابعاد قضیه کمک می‌کند.

دلایل اجتماعی گسترده‌‌تر شدن ابعاد قاچاق زنان در ایران چیست؟

دلایل متعددی می‌‌تواند داشته باشد. مثل دلایل اقتصادی،‌ فشار بر زنان در ایران و باز هم مجدد اشاره می‌کنم به انکار این قضیه که باعث شد، ما این درد را نادیده بگیریم و اجازه بدهیم که در پیکره‌ی جامعه‌ی ایران به رشد خودش ادامه بدهد.

در ایران از نظر قانونی با زنانی که با این شبکه‌ها همکاری می‌کنند چه برخوردی می‌شود؟

می‌دانید که زنان در همه جای دنیا یکی از مظلوم‌ترین قربانیان جرایم جنسی هستند. آنها هم قربانی این جرایم هستند و هم در صورت پیگیری چنین جرایمی به عنوان مجرم مجازات می‌شوند. مصادیق همین قضیه را ما در ایران هم می‌توانیم ببینیم. اولا وقتی قضیه‌ی تجاوز نسبت به زنان مطرح می‌شود،‌ اثبات آن بسیار دشوار است و گاه در قبال تمام مدارکی که به دادگاه ارائه می‌شود، یک نوع مقاومت مشاهده می‌شود، از سوی دادگاه‌هایی که ریاست آن چنانکه می‌‌دانید بر عهده‌ی مردان است. از طرفی دیگر در موارد دیگر تجاوزات خانگی به ویژه اگر متجاوز پدر باشد باز هم با مقاومت برای مجازات مجرمین مواجه هستیم . در آن سوی سکه شما می‌بینید، اگر زنی برای پیگیری جرمی که علیه او صورت گرفته یعنی تجاوز جنسی اقدام بکند، آنچه که او اظهار می‌کند به عنوان اقرار علیه خودش باعث مجازاتش می‌شود و متجاوز یا مرتکب کافی است بیاید دادگاه و انکار کند.

بنابراین می‌بینید پیگیری این موضوع توسط قربانیان هم جز اینکه آنها را در معرض مجازات قرار بدهد، نتیجه‌ی دیگری ندارد. مجموعه‌ی این شرایط که شرایط حقوقی قضیه را تشکیل می‌دهد به انضمام مسائل اجتماعی که به آن اشاره کردیم، می‌تواند زمینه‌ساز چنین پدیده‌ای از سوی زنان باشد.

پس به نظر شما مجازات‌هایی که در حال حاضر در قانون هست نمی‌تواند این مشکل اجتماعی را ریشه‌کن کند؟

اساسا قانون ما با دیدگاه انتقام‌جویانه با جرایم برخورد می‌کند. این نوع برخورد در سیاست‌های کیفری سیاست مهجوری است. تجربه نشان داده که با سیاست انتقام‌جویانه ما نمی‌توانیم به اصلاح جامعه کمک بکنیم. آنچه که امروزه مورد توجه‌ سیاست‌گذاران کیفری هست، آن است که سیاست‌هایی پیگیری بشود که به اصلاح مجرم و همچنین کاهش جرم در جامعه‌ کمک بکند در حالی که این نوع برخوردها‌ به هیچ وجه باعث کاهش جرم در جامعه نمی‌شود.

مصاحبه‌گر: فریبا والیات

رادیو دویچه وله

‘انهدام’ چند شبکه قاچاق زنان در ایران

سرتیپ احمد روزبهانی رئیس پلیس امنیت اخلاقی نیروی انتظامی گفته است که پلیس چندین شبکه بین المللی قاچاق زنان را کشف و منهدم کرده است.

به گزارش رادیو ایران سرتیپ روزبهانی به حضور تعدادی دختر و زن ایرانی در این شبکه ها اشاره کرد.

این مقام در مورد تعداد دقیق و ابعاد این شبکه ها و اینکه در کدام نقاط کشور کشف شده اند جزئیاتی ارائه نکرد و تنها هشدار داد که پدیده قاچاق زنان در منطقه خاور میانه و آسیای مرکزی درحال افزایش است.

قاچاق زنان مشکلی است که از سال ها پیش در کشورهای منطقه از جمله ایران خودنمایی می کند. آقای روزبهانی بیش از یک سال قبل از بازداشت ۲۵ عضو گروهی که ۱۰۰ زن را از آسیای میانه به کشورهای خلیج فارس قاچاق می کردند خبر داده بود.

وزارت خارجه آمریکا در ماه ژوئن در گزارشی چندین کشور خاور میانه از جمله ایران را درارتباط با قاچاق انسان مورد انتقاد قرار داده بود.

مارگ لوگان مشاور ارشد وزیر خارجه آمریکا در امور قاچاق انسان در آن زمان گفت: “طی چهار سال اخیر، عملکرد ضعیف چندین کشور در منطقه خلیج فارس موضوع نگرانی و یاس شدید بوده است.”

گزارش وزارت خارجه به ایران نیز اشاره کرد: “ایران یکی از منابع، محل عبور و مقاصد زنان قاچاق شده برای بهره برداری جنسی و بیگاری است. زنان ایرانی به منظور روسپی گری و ازدواج اجباری برای تصفیه بدهی، در داخل این کشور قاچاق می شوند.”

آمریکا ابتدا در سال ۲۰۰۶ ایران را در فهرست “بدترین خاطیان” در زمینه قاچاق انسان قرار داد.

آمریکا گفت قرار دادن ایران در این فهرست پس از آن بود که گزارش های “معتبر” حکایت از آن داشت که مقام های ایرانی قربانیان شبکه های قاچاق را مورد ضرب و شتم قرار داده، آنها را حبس و گام اعدام می کنند.

آقای روزبهانی در سخنان خود با رادیو ایران گفت که پرونده دختران و زنان ایرانی که در شبکه های قاچاق دستگیر شده اند تسلیم سازمان های قضایی شده است.

جان میلر رئیس بخش رسیدگی به قاچاق انسان در وزارت خارجه آمریکا در ماه ژوئن ۲۰۰۶ گفته بود که ایران گاهی زنان قاچاق شده به این کشور را به اعدام محکوم می کند.

وی گفت “قربانیان نباید به خاطر اعمالی که به عنوان قربانی مرتکب شده اند مجازات شوند” و افزود که به تصور او ایران تنها کشوری است که گاه قربانیان شبکه های قاچاق را اعدام می کند.

آمریکا به دولت ایران توصیه کرده است که مراقبت از مرزهای خود را افزایش دهد و همچنین مسافرت زنان و دختران به کشورهای همسایه را تحت نظر قرار دهد.

آمریکا می گوید براساس تخمین هایش سالانه ۸۰۰ هزار نفر عمدتا زنان و کودکان قربانی قاچاق می شوند.

بی بی سی

مادری به هنگام فروش نوزادش به دلیل فقر دستگیر شد

ماموران پلیس زن ۳۰ ساله یی را که قصد داشت نوزاد ۴۰ روزه خود را بفروشد، دستگیر کردند.

چندی پیش ماموران انتظامی کلانتری فلسطین در پی کسب خبری مبنی بر اینکه زن جوانی قصد دارد نوزاد ۴۰روزه خود را بفروشد، پس از اطمینان از صحت موضوع تحت عنوان خریدار وارد معامله شدند و در نهایت با دستگیری این زن، وی را به مقر پلیس منتقل کردند.

نرگس در بازجویی ها اظهار داشت؛ از چهار ماه قبل همسرم «رضا» محکوم به حبس ابد شد. از آنجایی که من باردار بودم، پس از وضع حمل به علت ناتوانی در تامین هزینه های فرزندم با راهنمایی یکی از پرستاران بیمارستان تصمیم به فروش نوزادم گرفتم. بنابر این گزارش متهم برای سیر مراحل قانونی به مراجع قضایی معرفی و روانه زندان شد.

روزنامه اعتماد

احضار مازندرانی و حیدریان، دو دانشجوی دانشکده خبر، به دادسرا

خبرنامه امیرکبیر: با شکایت رییس دانشکده خبر، احسان مازندرانی فعال دانشجویی دانشکده خبر و جواد حیدریان، دانشجوی سابق این دانشکده، به دادسرای کارکنان دولت احضار شدند.

احسان مازندرانی و جواد حیدریان طی چند ماه گذشته در دو یادداشت جداگانه در روزنامه اعتماد، نسبت به مدیریت و اقدامات تندروانه رییس دانشکده خبر انتقاد کرده بودند. آنها طبق احضاریه‌‌هایی که روز پنجشنبه به نگهبان روزنامه اعتماد داده شد، باید تا سه روز پس از تحویل احضاریه، در شعبه ششم دادسرای کارکنان دولت حاضر شوند.

احسان مازندرانی به‌همراه یکی دیگر از فعالان دانشجویی، اوایل مهرماه سال جاری نیز به کمیته انضباطی دانشگاه احضار شده بود که دانشگاه، با توجه به بالا بودن هزینه این احضار، احضاریه خود را پس گرفته بود. با بی‌نتیجه ماندن احضار این دانشجویان به کمیته انضباطی، رییس دانشکده خبر به‌ همراه معاون پژوهشی خود که هر دو از نیروهای تندروی حامی دولت و فارق‌التحصیل دانشگاه امام صادق هستند، برای احضار دانشجویان به دادسرا تلاش می‌کنند.

پیش از این نیز مهران فرجی، یکی دیگر از دانشجویانان دانشکده، که از سوی مسئول‌دفتر رییس دانشکده خبر به خاطر درج یاددشتی انتقادی از وضعیت دانشگاه‌ها و دانشکده خبر، مورد ضرب‌وشتم قرار گرفته بود، با شکایت مسئولان دانشکده خبر، به دادسرا احضار شده بود.

گفته می‌شود، این اقدامات از سوی معاونت پژوهشی دانشکده خبر که فردی تندرو بوده و پیش از این اظهارات عجیبی در مورد رسانه‌ها و دیگر موضوعات مطرح کرده بود، هدایت می‌شود. این فرد به‌دلیل تاکید بیش از حد در حمایت چشم‌وگوش بسته از دولت نهم، از رادیو جوان اخراج شده و با دعوت رییس دانشکده خبر و با راه‌اندازی معاونتی به‌نام معاونت پژوهشی، به دانشکده خبر آمد.

از سال گذشته تاکنون دانشکده خبر محل حضور نیروهای شبهه‌نظامی و عضو سابق بسیج و فارغ‌التحصیلان دانشگاه امام صادق به‌عنوان رییس، معاون و استاد بوده که با اعتراضات گسترده دانشجویان همراه بوده است.

تجمع اعتراضی در دانشگاه زاهدان به دنبال جراحت چند تن از دانشجویان

به دنبال جراحت چند تن از دانشجوبان دانشگاه زاهدان در حمله مهاجمان به یک سالن ورزشی دانشگاه، جمعی از دانشجویان ساکن در خوابگاه دانشگاه سیستان و بلوچستان نیمه‌شب شنبه با تجمع در محوطه این دانشگاه خواستار جدیت بیشتر مسئولان نسبت به تامین امنیت دانشجویان شدند.

به‌گزارش خبرنگار‌ آفتاب از زاهدان، پس از آن‌که چند مهاجم مسلح با ورود به محوطه دانشگاه سیستان و بلوچستان و ضرب و شتم چند دانشجوی ساکن در خوابگاه موسوم به «دبیرستان» در سالن ورزشی، متواری گشتند، دانشجویان ساکن در خوابگاه با تجمع در محوطه این دانشگاه خواستار پاسخگویی مسئولان درباره مسائل امنیتی این دانشگاه شدند.

دانشجویان معترض که تعداد آن‌ها به ۳۰۰ نفر می‌رسید با بیان این‌که این چندمین مورد از این‌گونه تعرضات توسط برخی از افراد شرور قبائل محلی به دانشگاه است که به علت عدم کنترل مناسب توسط نگهبانی دانشگاه به وقوع می‌پیوندد، نسبت به نبود تدابیر امنیتی لازم خصوصاً در برابر برخی اشرار بومی در منطقه به‌شدت اعتراض کردند.

دکتر احمد اکبری، رئیس دانشگاه سیستان و بلوچستان در ساعات پایانی روز شنبه با حضور در جمع دانشجویان معترض، با آنان به گفتگو پرداخت. معترضان علاوه بردرخواست رسیدگی مشکلاتشان، نگران برخوردهای کمیته انظباطی به‌علت پی‌گیری حل این معضل صنفی به صورت اعتراضی، نیز بودند.

گفتنی است دانشجویان مصدوم، که با سلاح سرد مجروح شده‌اند، بلافاصله به بیمارستان منتقل شده و تحت درمان قرار گرفته‌اند.

این تجمع اعتراضی حدود ساعت ۱۲ نیمه‌شب خاتمه یافت.

آفتاب

۸ ترم تعلیق از تحصیل تاوان اعتراض دانشجویان دانشگاه خواجه نصیر به رحیم پور ازغدی

خبرنامه امیرکبیر: ۵ تن از دانشجویان دانشگاه صنعتی خواجه نصیر الدین طوسی که در جلسه سخنرانی رحیم پور ازغدی در این دانشگاه با در دست داشتن پلاکاردهایی به اعتراض و انتقاد از عملکرد وی در شورای عالی انقلاب فرهنگی پرداخته بودند، جمعا به ۸ ترم محرومیت از تحصیل محکوم شدند.

میلاد اسدی، مهدی عباس زاده، بهنام صفری هر یک به دوترم، علی پرویز و عباس سمد بابایی نیز هر کدام به یک ترم محرومیت از تحصیل بدون احتساب سنوات محکوم گردیدند.

این احکام سنگین کمیته انضباطی دانشگاه در حالی صادر میشود که رحیم پور ازغدی در سخنان خود اعتراض دانشجویان را نشانه ی آزادی در کشور و از برکات انقلاب دانسته بود. هر چند که وی با انتساب دانشجویان به گروه های خارج از کشور، این بهانه را به مسئولین دانشگاه داد تا این اعتراض ساده دانشجویان را به حمایت از گروهای غیرفانونی و منحله ارتباط دهند و به اتهام فعالیت برای این گروه ها چنین احکام ناعادلانه ای را صادر نمایند.

در همین حال ۵۰۰ تن از دانشجویان دانشگاه خواجه نصیر الدین طوسی با امضای نامه ای سرگشاده نسبت به ادامه سرکوب فعالین دانشجویی در دانشگاه اعتراض کرده و با اعلام حمایت از دانشجویان معترض در جلسه ی سخنرانی رحیم پور ازغدی حرکت اعتراضی آنان را مسالمت آمیز و بی ارتباط با گروه های غیرقانونی اعلام کردند. دانشجویان این گونه برخوردها و اعمال فشار ها را تنها در راستای ایجاد فضای رعب و وحشت در دانشگاه دانستند و با یادآوری سخنان آقای رحیم پور ازغدی برخورد مسئولین دانشگاه با فعالین دانشجویی را نشان از وجود تناقض در صحبت های وی و رفتار حاکمیت دانستند.

در همین زمینه:

احضار ۵ دانشجوی دانشگاه خواجه نصیر به کمیته انضباطی به دنبال اعتراض به سخنرانی حسن رحیم پور ازغدی در این دانشگاه

عصبانیت چماقدار پیشین از حضور دانشجویان منتقد در جلسه سخنرانی وی در دانشگاه خواجه نصیر

ممنوع الورود شدن غیر قانونی ۳ دانشجوی دیگر پلی تکنیک

خبرنامه امیرکبیر: کورش محمود کلایه‏، آروین طاهایی و پدرام رفعتی ۳ تن از فعالین انجمن اسلامی دانشجویان پلی تکنیک، ۲ روز پس از مضروب شدن توسط انتظامات و حراست،به صورت غیرقانونی و با دستور شفاهی رحیمی (مشاور رئیس دانشگاه و از عوامل نهاد های امنیتی) به دانشگاه ممنوع الورود شدند.

به گزارش خبرنامه امیرکبیر این ۳ دانشجو در حالی که در صحن دانشگاه نشسته بودند، مورد ضرب و شتم مامورین انتظامات و حراست دانشگاه قرار گرفتند. پس از آنکه اعتمادزاده به همراه چند تن از انتظامات بدون ذکر دلیل خواستار بازرسی کیف و وسایل آنان شدند، دانشجویان به این خواسته غیرقانونی انتظامات تن ندادند که در پی این مساله با دستور تلفنی واعظ رئیس حراست دانشگاه، حدود ۳۰ مأمور انتظامات به دانشجویان یورش برده و پس از ضرب و شتم و ربودن کیف، آنان را به ساختمان شماره یک دانشکده عمران منتقل کردند. در آنجا اعتمادزاده و واعظ دانشجویان را به خرابکاری در دانشگاه متهم و اعلام کردند که آنها به دلیل درگیری با انتظامات به دانشگاه ممنوع الورود خواهند شد.

گروهی از دانشجویان که شاهد این ماجرا بودند، به اقدام وحشیانه مأمورین انتظامات اعتراض کردند و در صدد رها سازی این ۳ دانشجو از دست انتظامات و حراست بر آمدند که در پی این اتفاق مأموران انتظامات کورش محمود کلایه را به اتاق نگهبانی عمران منتقل و درب آنجا را قفل نمودند.

پس از نیم ساعت کشمکش که به ضرب و شتم و وارد آمدن خسارت به کیف و وسایل شخصی دانشجویان منجر شد اعتمادزاده با ضبط برخی از وسایل دانشجویان به آنها اجازه خروج از دانشگاه را داد.

از نکات قابل تأمل در این واقعه حضور دو مأمور لباس شخصی ناشناس در کنار واعظ در شب حادثه است که گمانه زنی ها در خصوص امنیتی بودن این پروژه (به قصد ضربه زدن به انجمن اسلامی پلی تکنیک) را تقویت می کند خصوصآ که نیروهای انتظامات (به دستور رئیس حراست) آغازگر درگیری بودند.

از صبح روز ۳ شنبه انتظامات بدون هیچگونه مستند قانونی از ورود این ۳ فعال دانشجویی به دانشگاه جلوگیری کردند و رئیس انتظامات در پاسخ به درخواست دانشجویان مبنی بر ارائه حکم انضباطی یا مدرک کتبی برای ممنوع الورودی آنان، دستور شفاهی رحیمی را عامل ممنوع الورود شدن دانشجویان دانست. این در حالی است که دکتر آرزو معاونت دانشجویی دانشگاه و رئیس کمیته انضباطی از ممنوع الورود شدن این دانشجویان اظهار بی اطلاعی کرده و عنوان نمود که چنین دستوری از سوی کمیته انضباطی صادر نشده است.

لازم به ذکر است کورش محمود کلایه‏ و آروین طاهایی از فعالین علمی دانشکده متالورژی دانشگاه می باشند که سابقه ثبت اختراع را در کارنامه علمی خود دارند.

به نظر می رسد با نزدیک شدن روز دانشجو اقدامات نهادهای امنیتی علیه دانشجویان به طور هماهنگ و برنامه ریزه شده افزایش یافته است.

نامه سرگشاده ۴ دانشجوی محروم از تحصیل دانشگاه علامه خطاب به رئیس دانشگاه

خبرنامه امیرکبیر: ۴ تن از دانشجویان محروم از تحصیل شده دانشگاه علامه طباطبایی طی نامه ای سرگشاده خطاب به ریاست دانشگاه علامه به سیاست های سرکوبگرانه وی اعتراض کردند. این دانشجویان خواهان توقف صدور احکام محرومیت از تحصیل و بازگشت به دانشگاه هستند. متن این نامه سرگشاده به شرح زیر است:

من از مردن نمی هراسم

من از مردن در سرزمینی می هراسم

که درآن مزد گور کن

ازارزش آزادی آدمی بیشتر باشد.

رییس انتصابی دانشگاه علامه

بارها نوشته ایم و نخوانده اید، بارها گفته ایم و نفهمیده اید، و بارها فریاد زدیم و نشنیده اید. آمدیم به دفترت، از در دیگر رفتی، زمان دیدار خواستیم ندادی، نشریات را یکی پس از دیگری به تعطیلی کشاندی، در انجمنها را بستی و راه را بر گفتمان مسدود ساختی. هر بار از زیر بار جوابگویی شانه خالی کردی که شاید خود را ملزم به پاسخگویی نمی دانی!

این بار اما اتمام حجتی است از طرف کسانی که حقشان را پایمال کردی و خم به ابرو نیاوردی، از طرف دانشجویانی که بر سیاستهای غلطت اعتراض کردند، از طرف افرادی که گمان بردی با تعلیق می توان ساکتشان کرد.

دوستمان رشید اسماعیلی را با خدعه و نیرنگ اخراج کردی و گمان بردی برای ادامه حق کشی هایت دانشگاه امن شده است؟ با دیگران چه خواهی کرد؟ آنها هم اخراج؟ تعلیق؟ ستاره دار؟ تا کی؟ چند نفر؟ که چه شود؟ آیا میتوان با پاک کردن صورت مسأله، مشکل را حل نمود؟ یا با منتصب کردن افرادی ناشایست و دون شأن در پستهای کلیدی دانشگاه بر معضلی که ساخته اید فایق آیید؟ زهی خیال باطل که گمانی ست بی عقل و تدبیر.

اگر بر این باوری که این سیاستهایت می تواند همه را در جای خود بنشاند به بیراهه رفته ای که مثال نقضش ماییم که همچنان برای حقمان در تلاشیم و از زیر بار زور رفتن عواملت رو گردان.

باز میگوییم و باز از در گفتمان وارد شدیم: فضای دانشگاه باید آزاد باشد. روند احضارهای فله ای باید به پایان رسد و ما بی هیچ قید و شرطی باید به دانشگاه باز گردیم.

به امید دانشگاهی آکادمیک و نه پادگانی

سعید فیض اله زاده (۴ترم تعلیق) - مهدیه گلرو (۴ترم تعلیق)

صادق شجاعی (۳ترم تعلیق) - مجید دری (۴ترم تعلیق)