۱۳۸۷ شهریور ۲۳, شنبه

آخرين اخبار از محمد صديق كبود وند


محمد صديق كبود وند

آقاي محمد صادق كبود وند ,بخاطر تاسيس سازمان حقوق بشر كردستان به 10 سال زندان و به خاطر تشويش اذهان عمومي به يك سال زندان , يعني جمعا 11 سال زندان محكوم شده اند . وضعيت ايشان بسيار بد ميباشد . بيماري هاي گوارشي و ريوي دارند فشار خون ايشان بالاست , 14 ماه است كه درزندان به سر ميبرند بعد از 14 ماه امروز خانواده كبود وند را صدا كرده اند تا وسايلي را كه از خانه آنها ضبط كرده بودند تحويل بدهند .

یك ترم محرومیت از تحصیل برای دانشجوی قزوینی

فرشید آذر نیوش دانشجوی رشته فقه و حقوق اسلامی دانشگاه بین الملل امام خمینی قزوین با صدور حکم از سوی کمیته انضباطی این دانشگاه با یک ترم محرومیت از تحصیل روبه‌رو شد. آذرنوش به‌خاطر تنظیم و خواندن بیانیه رسمی دانشجویی، تحت عنوان «نظام حقوقی ایران» که طی یک کنفرانس حقوقی که چند ماه پیش و در حضور دکتر کاتوزیان و جمعی از مسئولین در سالن اجتماعات مرکزی دانشگاه برگزار شده بود، طی یک حکم غیابی و در ایام تعطیلات دانشگاه به یک ترم تعلیق بدون احتساب سنوات محکوم شده است.
گفته می شود شخص اعتراض‌کننده و پیگیر این مسئله دکتر نوازی‌فر، مدیر گروه این رشته و از افراطیون جناح موسوم به محافظه کار است

دست بردن به اسلحه در پاسخ به طلب حق تحصيل


دست بردن به اسلحه

صبح روز گذشته چهار جوان محروم از تحصيل شده بهايي به نامهاي آرمين رحماني ، صميم پزشکي ، نويد خانجاني و حسام ميثاقي براي پيگيري موضوعاتي چون اخراج از دانشگاه ، عدم اجازه ورود به دانشگاه و محروميت از تحصيل خود به صرف داشتن ديانت بهايي به دفتر حجت الاسلام رهبر نماينده مردم اصفهان در مجلس شوراي اسلامي مراجعه نمودند.
اين جوانان پس از پيگيريهاي مستمر اما بي پاسخ از سازمان سنجش و وزارت علوم حمايت پيشين اين نماينده مجلس که از اعضاي کميسيون فرهنگي مجلس شوراي اسلامي و همچنين امام جمعه موقت اصفهان نيز ميباشد را نقطعه عطفي براي پيگيري مطالبات حقه خود در خصوص حق تحصيل ارزيابي نموده بودند.
در ابتداي حضور اين دانشجويان محروم از تحصيل در دفتر نماينده مذکور ، فرد لباس شخصي که گويا از نيروهاي امنيتي مي باشد به نام "قندي" پيشتر عنوان نموده بود که دستوري آمده است مبني بر عدم دخالت آقاي رهبر در موضوع حق تحصيل اين دانشجويان ، پس از حضور اين جوانان در دفتر مذکور نيروي امنيتي مذکور حاضر در محل ضمن تهديد اين افراد خواهان ترک دفتر از سوي جوانان بهايي شد ، لازم به توضيح است آقاي رهبر نيز در پاسخ کوتاه و اوليه به اين دانشجويان عدم توان خود براي ورود و پيگيري موضوع مذکور را عنوان داشته بودند.
اما معترضين خواهان گفتگو با نماينده مجلس و مطرح نمودن حق تحصيل بهائيان در مجلس شوراي اسلامي بودند که با توجه به قوانين ، قانوني ترين راه پيگيري مطالبات حقه آنان محسوب ميگرديد ، انتظار براي ملاقات با آقاي رهبر و اصرار نيروي امنيتي مذکور و تهديد دانشجويان براي ترک دفتر باعث برخورد خشن با آنان گرديد.
نيروي امنيتي مستقر در دفتر که تلاش زيادي براي اخراج دانشجويان پيگير از دفتر نماينده مجلس نموده بود با فراخواندن نيروهاي نظامي و لباس شخصي که تماماً مسلح به سلاح گرم بودند در دفتر نماينده مجلس ، با بستن درب و پنجره ها و بيرون نمودن ساير مراجعه کنندگان و به صف نمودن چهار جوان مذکور اقدام به فضا سازي و تهديد و برخورد خشن با آنان نمودند .
در اين اثنا آقاي رهبر امام جمعه و نماينده مجلس مردم اصفهان در شوراي اسلامي از اتاق کار خود خارج و ضمن اعلام مجدد مبني بر عدم توان خود براي پيگيري خواسته بر حق دانشجويان مذکور که تماما از نمرات و رتبه هاي بالاي تحصيلي نيز برخوردار بودند ، وساطت نمود تا افراد مذکور از محل خارج و نيروهاي امنيتي از برخورد بيشتر با آنان خودداري نمايند .
چهار جوان محروم شده از تحصيل که براي پيگيري مطالبات خود چشم اميد به نماينده مجلس و اجراي قوانين و حتي برخوردي بر اساس حقوق انساني و شهروندي خود داشتند ، با ديدن نيروهاي سلاح به دست ناچار به ترک محل گرديدند. تا در سال جديد تحصيلي عليرغم داشتن کارنامه ها و رتبه هاي درخشان تحصيلي همچنان محروم از حق تحصيل بمانند.
مجموعه فعالان حقوق بشر در ايران

سازمان عفو بین الملل از اعتصاب غذای فعالین کرد حمایت کرد


عفو بين الملل

کمیته حمایت از اعتصاب غذای زندانیان سیاسی و مدنی کُرد:
روز گذشته سازمان عفو بین الملل با انتشار یک بیانیه مطبوعاتی، نگرانی خود را از وضعیت زندانیان سیاسی و مدنی کرد که در شرق کردستان و ایران به اعتصاب غذا دست زده اند، اعلام کرد. سازمان عفو بین الملل خواستار توقف شکنجه، فشار و رفتار غیرانسانی علیه این این زندانیان و آزادی بدون شرط تمام زندانیان عقیدتی شد.
در این بیانیه آمده است که سازمان عفو بین الملل از وضعیت بیش از 50 زندانی کرد که هم اینک در اعتراض به شکنجه، اعدام و نقض مستمر حقوق بشر دست به اعتصاب غذا زده اند، نگران است. این درحالی است که نگرانی ها درباره شرایط زندانیان که از 25 ماه گذشته شروع به اعتصاب غذا نموده اند، بیشتر می شود. بیانیه ی امنستی اینترناشنال به تعداد اعتصاب کنندگان که در زندانهای سنندج، ارومیه، سقز و تهران اشاره می کند و اضافه می کند که در میان آنها سه فعال زنان به نام های زینب بایزیدی، هانا عبدی و روناک صفازاده و هشت تن از زندانیانی که با صدور حکم اعدام مواجه شده اند، وجود دارند. بیانیه ادامه می دهد که تمام این زندانیان، زندانیان عقیدتی هستند و باید بی هیچ شرطی در اولین فرصت آزاد شوند.
عفو بین الملل به اهداف اعتصاب کنندگان اشاره و اعلام می نماید: اعتصاب کنندگان خواهان پایان دادن به شکنجه و رفتار غیرانسانی و توقف هرچه زودتر حکم اعدام هستند. همچنین خواهان بهتر شدن وضعیت زندان ها و دیدار نمایندگانی از سازمان های مستقل حقوق بشری بین المللی، پایان نگهداری در سلولهای انفرادی و بطور کلی پایان دادن به فشارهای حاکمیت بر کردها در ایران و علی الخصوص در زندانها، هستند. واضح و مبرهن است که مسئولین دولت ایران تاکنون به درخواست اعتصاب کنندگان هیچ اعتنایی نکرده اند.
امنستی اینترناشنال اعلام می کند که خواسته های اعتصاب کنندگان منعکس کننده ی مشکلات همیشگی ایران درباره کردها و تمام کسامی که در برابر سیاست های حاکمیت می ایستند و آن را نقد می کنند، می باشد.
سازمان عفو بین الملل در پایان خواهان لغو تمام احکام اعدام و در میان آنها اعتصاب کنندگان کرد: ارسلام اولیایی، انور حسین پناهی، حبیب الله لطیفی، فرهاد کمانگر، فرهاد وکیلی و علی حیدریان و هرچه زودتر آزاد نمودن تمام زندانیان عقیدتی، پایان دادن به نقض حقوق بشر و فشار بر ملت کرد و تمام گروه های ملی و مذهبی است.
جمعه 22 شهریور 1387 برابر با 12 سپتامبر 2008

۱۳۸۷ شهریور ۲۱, پنجشنبه

دو زندانی در انتظار اجرای حکم سنگسار بسر می برند

فعالین حقوق بشر و دمکراسی در ایران

بنابه گزارشات رسیده از زندان مرکزی اصفهان حکم سنگسار دو زندانی همچنان به قوت خود باقی است.

خانم گیلان محمدی حدودا 30 ساله که در بند زنان زندان اصفهان زندانی است. او در حدود 5 سال پیش دستگیر و زندانی شد خانم محمدی در یک دادگاه به اتهام داشتن رابطه محکوم به سنگسار شد.

همچنین آقای غلامعلی اسکندری که در بند افاغنه زندان اصفهان بسر می برد و در حدود 5 سال است که در بازداشت است او در یک دادگاه محکوم به سنگسار شد.

علیرغم اینکه سخنگوی قوۀ قضائیه پیش از این اعلام کرده بود که احکام سنگسار متوقف گردیده و همچنین گفته شد کسانی که حکم سنگسار دارند احکام آنها تقلیل یافته است. ولی در شرایط محکومیت این 2 زندانی هیچ تغییری بوجود نیامده است و همچنان حکم سنگسار آنها به قوت خود باقی است.

احکام سنگسار ،اعدام کودکان، اعدام های دسته جمعی ، اعدام زندانیان سیاسی و قطع عضو زندانیان توسط رئیس قوۀ قضائیه شاهرودی تایید می گردد و به دستور او به اجرا در می آید. این احکام بر خلاف معاهدات حقوق بشری است که ایران ملزم به اجرای آن است

فعالین حقوق بشر و دمکراسی در ایران،صدور احکام قرون وسطائی و ضد بشری مانند سنگسار، اعدام کودکان،اعدام زندانیان سیاسی و اعدام های دست جمعی را محکوم می کند و از سازمانهای حقوق بشری و مراجع بین المللی می خواهد برای حفاظت از قوانین حقوق بشری و نجات جان انسانها دست به اقداماتی عملی برای پایان دادن به جنایتها در ایران است.

21 شهریور 1387 برابر با 11 سپتامبر 2008

به سازمانهای زیر ارسال گردید:
کمیساریای عالی حقوق بشر خانم لوئیز آربور
کمسیون حقوق بشر اتحادیه اروپا
سازمان عفو بین الملل
سازمان دیدبان حقوق بشر

بازداشت 18 فعال مدنی آذربایجان در یک مراسم افطاری

کمیته گزارشگران حقوق بشر


نیروهای امنیتی با ورود به مراسم افطاری در خانه یکی از فعالان آذربایجان، بیش از 18 تن از حاضران در مراسم افطاری را دستگیر نمودند.

شامگاه روز چهارشنبه20/6/87 نیروهای امنیتی با ورود به منزل صیاد محمدیان در محله نواب تهران دست کم 18 نفر از فعالین مدنی آذربایجان را که در این مراسم افطاری حضور داشتند، بازداشت نمودند.

به گفته یکی از شاهدان، ماموران امنیتی حداقل 18 فعال شناخته شده آذربایجانی به نامهای مهندس علیرضا صرافی(مدیر مسئول ماهنامه توقیف شده دیلماج)،سعید موغانلی(روزنامه نگار)،حسین حیدری(مدیر مسئول نشریه دانشجویی اولوس)،رقیه علیزاده(همسر عباس لسانی زندانی سیاسی)به همراه سه فرزندش،عباس نعیمی،اکرم نجاری(دبیر سابق ان جی او خانه فرزندان آذربایجان)مهدی نعیمی(شاعر ومدرس زبان ترکی در دانشگاهها)،اکبر آزاد (نویسنده مجله وارلیق)،مهندس حسن راشدی(نویسنده مجله وارلیق) ،مهندس محمد عباسپور،شهباز ابراهیم نژاد، یوسف هشیار، فرهاد رضایی،رباب عظیمی و صیاد محمدیان را بازداشت نموده اند.

گفتنی است مأموران پس از چند ساعت اقدام به آزادی رقیه علیزاده به همراه سه فرزندش نمودند. اما تاکنون از مکان نگهداری سایر بازداشت شدگان و اتهامات آنان هیچ گونه اطلاعی در دست نیست . منابع آگاه احتمال می دهند که بازداشت شدگان به بند 209 زندان اوین منتقل شده باشند.

دستگيری حسن رحيمی فعال حقوق بشر آذربايجانی در کرج

فعالان حقوق بشر در ايران

نيروهاي امنيتي جمهوري اسلامي صبح امروز مهندس حسن رحيمي فعال حقوق بشر آذربايجاني را در تهران دستگير کردند. اين در حالي است که عصر روز چهارشنبه نيز ماموران امنيتي با يورش به مراسم افطاري جمعي از فعالين مدني آذربايجان در تهران حدود 20 نفر را دستگير نمودند.

حسن رحيمي يکي از فعالين حقوق بشر آذربايجان مي باشد که در دفاع از زندانيان سياسي آذربايجان فعاليت مي نمايد. رحيمي در دفاع از 6 دانشجوي دانشگاه تبريز که قريب به دو ماه پيش دستگير شده بودند به اطلاع رساني مي پرداخت.

از محل نگهداري وي تاکنون هيچ اطلاع دقيقي در دست نيست.

۱۳۸۷ شهریور ۲۰, چهارشنبه

گزارشگران بدون مرز خواهان آزادی مسعود کردپور است

گزارشگران بدون مرز خواهان آزادی مسعود کردپور همکار کرد بسیاری از رسانه های داخلی و خارجی است. وی در تاریخ ١٧ مرداد ماه در شهر بوکان از سوی ماموران وزارت اطلاعات در منزل مسکونی اش و بعد از بازرسی و ضبط وسائل و دست نوشته های شخصی بازداشت شده است.

تنها جرم این آموزگار و مدافع حقوق بشر مصاحبه با رسانه های بین المللي از جمله رادیو فرانسه، رادیو صدای آلمان، صدای امریکا و یا رسانه های محلی و کردزبان در باره تشدید سرکوب در کردستان و وخامت وضعیت حقوق بشر در این استان در چند سال اخیر است. گزارشگران بدون مرز خواهان آزادی فوری مسعود کردپور و ٥ روزنامه نگار زندانی در ایران است.

مسعود کردپور بعد از ٢١ روز بازداشت و سلول انفرادی در زندان های اطلاعات و مرکزی بوکان به زندان مهاباد انتقال یافت. در تاریخ ١٧ شهریور از سوی دادگاه انقلاب اسلامی مهاباد به "تبليغ عليه نظام از طريق مصاحبه و گفتگو با رسانه هاي بيگانه " بدون حضور وکیل مدافع تفهیم اتهام شده است.

نگرانی از سرنوشت مولانا احمد نارويی

فعالان حقوق بشر در ايران

مولانا احمد نارويي معاونت اداري دارالعلوم زاهدان ، استاد حديث اين حوزه و مدير پايگاه اطلاع رساني اهل سنت (سني آنلاين) صبح روز شنبه مورخه 9 مرداد ماه سال جاري به دادگاه ويژه روحانيت شهر مشهد احضار و پس از انجام بازجويي مختصري بازداشت شد .

اين روحاني اهل سنت پس از بازداشت به اداره اطلاعات شهر مشهد منتقل و سپس به نقطه نامعلومي در شهر تهران منتقل گرديده است.

عليرغم سپري شدن بيش از يکماه از بازداشت نامبرده ، وي تاکنوني تماسي با خانواده خود برقرار ننموده است و پيگيريهاي خانواده وي براي کسب اطلاع از سرنوشت ايشان نتيجه اي در بر نداشته است ، بي خبري از وضعيت آقاي نارويي و نامشخص بودن اتهامات وارده به ايشان با توجه به جايگاه مذهبي وي باعث نگراني و التهاب افکار عمومي به خصوص جامعه 15 ميليوني اهل سنت در ايران گرديده است.

مجموعه فعالان حقوق بشر در ايران مبهم بودن اتهامات ايشان و همچنين روند توام با نقض حقوق همچون عدم اجازه تماس و ملاقات به ايشان و همينطور عدم اجازه حضور وکيل در پرونده ايشان را مايه نگراني ميداند و جايگاه حساس مذهبي ايشان را مد نظر قرار داده و به تداوم رويه مذکور در تبعيض و برخورد با اهل سنت در ايران اعتراض خود را اعلام مي نمايد.


تهران ، 20 شهريور ماه 1387 برابر 10 سپتامبر 2008

دستگيری چهار فعال فرهنگی و مدنی در سيستان و بلوچستان

فعالان حقوق بشر در ايران

صبح امروز نيروهاي امنيتي با يورش به نقاط مختلف در شهرهاي زابل و زاهدان استان سيستان و بلوچستان اقدام به دستگيري تعدادي از فعالان فرهنگي بلوچ نمودند.

"مولوي يوسف اسماعيل زهي" داماد مولانا عبدالحميد امام جمعه زاهدان و عالم برجسته اهل سنت و همچنين "محمد عمر بلوچ" شاعر جواني که در هفته گذشته شعري را در مراسم نمازجمعه زاهدان خوانده بود، همينطور "محمودگله بچه" (مسئول انتظامات مسجد جامع اهل سنت زابل) و نيز "محمد علي گله بچه" از فعالان فرهنگي زابل از جمله دستگير شدگان هستند.

همچنين گزارش شده است که این افراد هنگام زمان بازداشت خود مورد ضرب و شتم نيروهاي امنيتي قرار گرفتند. آنهاپس از بازداشت به نقطه نامعلومي منتقل گرديدند.

از اتهامات اين افراد نيز اطلاعي در دست نيست اما گمان ميرود که مرتبط به اعتراضات اجتماعي پس از تخريب مدرسه اهل سنت در منطقه عظيم آباد زابل در هفته گذشته باشد.

جلوگیری از انتقال منصور اسالو به بیمارستان

سایت سنديكاي كارگران شركت واحد اتوبوسراني تهران و حومه: بنا به تاکید پزشکان معالج ، آقای منصور اسالو رئیس هیئت مدیره سندیکای کارگران شرکت واحد اتوبوسرانی تهران که در خرداد ماه 1387 از ناحیه چشم تحت عمل جراحی قرار گرفته بود باید جهت پیگیری معاینات پزشکی به به بیمارستان منتقل می شد که به دلیل انتقال ایشان به زندان رجایی شهر و بی توجهی مسئولین زندان برای انتقال نامبرده به بیمارستان هنوز اجازه مرخصی های کوتاه مدت برای معاینات پزشکی داده نشده است.

این در حالی است که منصور اسالو همچنان از بیماری قلب رنج می برد و دوران نقاهت پس از جراحی چشم را سپری می کند .

به اظهار همسر ایشان ، منصور اسالو در بند عادی زندان رجایی شهر در وضعیت بد جسمانی به سر می برد و خطر از ناحیه دید چشم و حملات قلبی ایشان را تهدید می کند .

ضرب و شتم يك پيرمرد توسط ماموران در خرم آباد

امروز در سبزه ميدان خرم آباد يك پيرمرد 60 ساله مورد هجوم ماموران نيروي انتظامي قرار گرفت .ماموران درحاليكه با ضربات باتوم و مشت ولگد به جان اين پيرمرد افتاده بودند گناه وي را كشيدن سيگاردر ماه رمضان ذكر كردند.
اين اقدام ماموران مورد اعتراض افراد حاضر در محل شد وبا هو كردن ماموران مانع از بازداشت فرد يادشده گرديدند.
گفتني است ظاهراً فرديادشده متعلق به روستاهاي اطراف خرم آبادبود.
شايان ذكر است در روزهاي اخير وبا شروع ماه مبارك رمضان برخوردهاي تند وشديدي با كسانيكه روزه خوار ناميده مي شوند در خرم آباد صورت ميگيرد.

احضار کسرا علاسوند به دادگاه انقلاب اهواز

مجموعه فعالان حقوق بشر در ايران
کسرا علاسوند از اعضاي مجموعه فعالان حقوق بشر در ايران طي احضاريه اي کتبي از سوي شعبه چهار دادگاه انقلاب اهواز احضار شد . در اين احضاريه آمده است که نامبرده روز پنج شنبه مورخه 21/6/87 ساعت 9 صبح جهت رسيدگي به پرونده مفتوح خود در شعبه چهار دادگاه انقلاب اهواز موظف به حضور است .
آقاي علاسوند در تاريخ 22 آبان ماه 86 در دفتر هفته نامه بهارسبز به اتهام اخلال در نظم عمومي و تبليغ عليه نظام از طريق ايفاي نقش در اعتراضات کارگران شرکت کشت و صنعت نيشکر هفت تپه بازداشت گرديد ، وي پس از سپري نمودن ايام بازداشت خود در اداره اطلاعات اهواز و زندان کارون در تاريخ 8 آذرماه با توديع وثيقه 70 ميليون توماني آزاد گشت.

انتقال میثاق یزدان نژاد دانشجوی زندانی به بهداری زندان


اوين

بنابه گزارشات رسیده از بند 350 زندان اوین ،آقای میثاق یزدان نژاد 21 ساله دنشجوئی که بدلیل شرکت در مراسم نوزدهمین سالگرد قتل عام زندانیان سیاسی سال 67 در 18 شهریور 1386 با یورش وحشیانه مامورین وزارت اطلاعات به منزلشان دستگیر و به بند 209 متقل گردید.او در حدود 90 روز در سلولهای انفرادی بند 209 توسط بازجویان وزارت اطلاعات که با نامهای مستعار رحمتی و سید وحشیانه مورد شکنجۀ جسمی و روحی قرار گرفت.بازجویان برای تحت فشار قرار دادن میثاق که از بیماری حادی رنج می برد و می بایست دارو مصرف کند به مدت طولانی داروهای او را قطع نمودند که منجر به چندین بار بستری شدن در بهداری زندان گردید.
آقای یزدان نژاد به دلیل فشارهای روحی که زندانبان علیه او وارد می کنند باعث حاد شدن بیماریش گردیده وعلاوه بر آن دچار ناراحتی قلبی شده است او در روزهای اخیر بخاطر حاد شدن ناراحتی قلبی اش چندین بار به بهداری زندان منتقل شده است.روز دوشنبه 18 شهریور بدلیل شدت یافتن ناراحتی قلبی به بهداری زندان منتقل گردید، و گفته می شود به حالت خطرناکی تبدیل شده است و می بایست در بیمارستانهای خارج از زندان برای مداوا منتقل گردد ولی بازجویان وزارت اطلاعات از انتقال او به بیمارستان ممانعت می کنند.
علیرغم اینکه بیش از یک سال از بازداشت او می گذرد ولی همچنان در بلاتکلیفی بسر می برد.این در حالی است که در قرار بازداشت او وثیقه تعین شده است ولی بازجویان وزارت اطلاعات از آزادی او با وثیقه تعیین شده ممانعت می کنند.
بدستور بازجویان وزارت اطلاعات پرونده ساخته شده علیه آقای یزدان نژاد را به شعبه 15 دادگاه انقلاب که توسط فردی بنام صلواتی بعنوان رئیس آن می باشد سپرده شده است این فرد در صدور احکام سنگین و غیر انسانی علیه زندانیان سیاسی، فعالین حقوق بشری و دانشجوئی نقش اساسی دارد.صلواتی با وکلا و خانواده های زندانیان در دادگاه رفتاری تهدید آمیز ،تحقیر کننده ، خشن و غیر انسانی دارد و همانند یک بازجو با زندانی رفتار می کند.
در حال حاضر آقایان علی صارمی، محمد علی منصوری، محسن نادری که از شرکت کنندگان و اعضای خانواده های قتل عام می باشند در بند 350 و بند 8 زندان اوین زندانی هستند و بجزء آقای نادری بقیه در بلاتکلیفی بسر می برند
فعالین حقوق بشر و دمکراسی در ایران، ادامه بازداشت ، فشارها و عدم درمان اعضای خانواده ها ی قتل عام 67 را محکوم می کند و از سازمانهای حقوق بشری خواستار اقدامات عملی برای آزادی اعضای خانواده های قتل عام زندانیان سیاسی که در زندان بسر می برند است.
فعالین حقوق بشر و دمکراسی در ایران
20 شهریور 1387 برابر با 10 سپتامبر 2008
وضعیت زندانی فوق به سازمانهای زیر ارسال گردید:
کمیساریای عالی حقوق بشر خانم لوئیز آربور
کمسیون حقوق بشر اتحادیه اروپا
سازمان عفو بین الملل
سازمان دیدبان حقوق بشر

دستگيري دو فعال سياسي کرد

مجموعه فعالان حقوق بشر در ايران
فعال سياسي به نام "علي افرازا" روز جمعه مورخه 15/6/87 توسط نيروهاي امنيتي در منزل مسکوني خود واقع در شهر سنندج دستگير و به نقطه نامعلومي منتقل گرديد . نامبرده که داراي سي سال سن مي باشد در زمان بازداشت مورد ضرب و شتم نيروهاي امنيتي قرار گرفت و همچنين به همراه وي لوازم شخصي ، کامپيوتر و دست نوشته هاي وي نيز ضبط و توسط نيروهاي امنيتي برده شد .
همچنين شخصي به نام هيوا از فعالين سياسي شهر مريوان از تاريخ 11/6/87 ناپديد گرديده بود ، روز گذشته طي تماسي با منزل از دستگيري خود و انتقال به اداره اطلاعات شهر کرج به همراهي تعدادي ديگر از زندانيان کرد اطلاع داد . هويت ساير دستگير شدگان مشخص نمي باشد.

۱۳۸۷ شهریور ۱۹, سه‌شنبه



زندان

پيرو شرکت مردم منطقه دهگلان بالاخص اهالي دهستان "قورچاي" در تجمع اعتراضي به حکم اعدام "انور حسين پناهي" مقابل دادگستري سنندج در تاريخ 19/5/87 سه شرکت کننده در تجمع به نامهاي مسعود حسين پناهي ، فردين حسين پناهي و شمس الدين حسين پناهي بازداشت و به اداره اطلاعات شهر قروه منتقل گرديدند .
صبح روز جاري آقايان مسعود و شمس الدين حسين پناهي پس از حدود يکماه بازداشت در سلول انفرادي اداره اطلاعات شهر مذکور ، به زندان مرکزي اين شهر منتقل گرديدند . شايان ذکر است همچنان از وضعيت فردين حسين پناهي اطلاعي در دست نيست و نامبرده تا کنون تماس يا ملاقاتي با بستگان خود نداشته است. اتهامات اين افراد اخلال در نظم عمومي و تبليغ عليه نظام عنوان گرديده است.
مجموعه فعالان حقوق بشر در ايران


بی خبری مطلق از وضعیت مقصود عهدی فعال دانشجویی دانشگاه تبریز

مقصود عهدی فعال هویت طلب دانشگاه تبریز، از 30 مرداد ماه در بازداشت نهاد های امنیتی قرار دارد.
وی در مدت 18 روز بازداشت خود علاوه بر اینکه اجازه ملاقات حضوری با خانواده خود نداشته است بلکه فقط دو بار با آنان تماس تلفنی بر قرار کرده است.
مقصود عهدی عضو شورای انجمن اسلامی دانشکده انسانی و عضو شورای مرکزی انجمن ادبی سهند است.
وی ترم اول سال تحصیلی 86-87 را در محرومیت از تحصیل سپری کرده بود. قبلا نیز به دلیل سخنرانی وی در تریبون آزاد "محکومیت تیراندازی ماموران امنیتی به تظاهرات کنندگان خردادماه شهر های آذربایجان" پرونده انضباطی او به کمیته انضباطی مرکز در تهران فرستاده شده بود.
ماموران امنیتی با مراجعه به خانه پدری مقصود در 23 مرداد ماه اقدام به تفتیش منزل و ضبط وسایل شخصی او کرده بودند که به دلیل عدم حضور وی در منزل موفق به دستگیریش نشدند. تا اینکه با تهدید های مکرر تلفنی برای مشخص شدن وضعیت خود 30 مرداد ماه به ستاد خبری اداره اطلاعات تبریز مراجعه می کند و تا کنون خبری از اتهام و چگونگی نگهداری وی در دست نیست.
خبر های رسیده از وضعیت نا مناسب وی در زندان موجبات نگرانی در بین خانواده و دوستان مقصود را فراهم آورده است.

برخورد با دهها هزار نفر به بهانه روزه خواری

خبرگزاری حکومتی ایسکانیوز: جانشین فرمانده نیروی انتظامی گفت: طی یک هفته گذشته بر اساس گزارش های رسیده از 27 استان کشور، 26 هزار مورد تذکر (بازجويی) در خصوص تظاهر به روزه خواری صورت گرفته است.

سردار حسین ذوالفقاری گفت : همچنین 755 نفر در حوزه اصناف و 766 نفر راننده مورد تذکر قرار گرفتند.

وی افزود: هزار و 29 پرونده مربوط به این نوع جرایم به مراجع قضایی ارسال و 277 حکم قضایی صادر شده است که بر اساس آن 208 واحد صنفی پلمپ و 376 خودرو توقیف شده است.

احضار یک فعال حقوق بشر به دادگاه انقلاب اهواز

فعالان حقوق بشر در ايران

کسرا علاسوند از اعضاي مجموعه فعالان حقوق بشر در ايران طي احضاريه اي کتبي از سوي شعبه چهار دادگاه انقلاب اهواز احضار شد . در اين احضاريه آمده است که نامبرده روز پنج شنبه مورخه 21/6/87 ساعت 9 صبح جهت رسيدگي به پرونده مفتوح خود در شعبه چهار دادگاه انقلاب اهواز موظف به حضور است .

آقاي علاسوند در تاريخ 22 آبان ماه 86 در دفتر هفته نامه بهارسبز به اتهام اخلال در نظم عمومي و تبليغ عليه نظام از طريق ايفاي نقش در اعتراضات کارگران شرکت کشت و صنعت نيشکر هفت تپه بازداشت گرديد ، وي پس از سپري نمودن ايام بازداشت خود در اداره اطلاعات اهواز و زندان کارون در تاريخ 8 آذرماه با توديع وثيقه 70 ميليون توماني آزاد گشت.

ربوده شدن چند فعال دانشجویی در کردستان

گزارش دریافتی: یک فعال دانشجويی بنام پیام حسینی روز جمعه پس از جواب دادن تلفن و خروج از خانه ناپدید شده است و تاکنون هیچ اطلاعی از سرنوشت او در دست نیست. همچنین ژیان مظفری دانشجو و فعال مدنی دیگر کرد از دو هفته پیش به شیوه‌ مشکوکی ناپدید گشته‌ است.

نامبرده با هدف دیدار یکی از دوستان خود به طرف شهر کرمانشاه حرکت کرده‌ بود. به گفته خانواده و دوستان وی، ژیان به شهر کرمانشاه نرسیده و با وجود مراجعه ی خانواده نامبرده به مراکز انتظامی و امنیتی و ارگان های مربوطه، تاکنون هیچ اطلاعی از سرنوشت وی دردست نیست.

همچنین فعال دیگری به نام هیوا از فعالین شهر مریوان که از روز دوشنبه هفته پیش ناپدید شده بود روز یکشنبه این هفته در تماسی تلفنی با خانواده اش از دستگیریش خبرداده بود و همچنین گفته بود که با چند نفر کرد دیگر که همزمان هفته پیش دستگیر شده بودند به کرج انتقال داده شده است که انها را نمی شناسد.

از سوی دیگر درشهر سنندج فردی به نام علی افرازا روز جمعه توسط ماموران امنیتی در خانه اش دستگیرشده است. نامبرده از فعالین مدنی و کوهنورد می باشد.

به گفته خانواده وی ماموران اطلاعات به‌ همراه وی سیستم کامپیوتری، کتاب و دیگر وسایل شخصی وی را نیز با خود برده اند.

۱۳۸۷ شهریور ۱۸, دوشنبه

شوهرکشی به خاطر هوو

شهرزاد نیوز: زن جوانی در یکی از روستاهای میامی از توابع شهرستان شاهرود همسرش را به دلیل آوردن هوو بر سرش، با بیل مجروح کرده و سپس او را به آتش کشید. معاون اجتماعی فرماندهی انتظامی استان سمنان ضمن نقل این خبر افزود، پس از اعلام گزارش آتش‌نشانی مبنی بر عمدی بودن آتش سوزی و با توجه به جراحاتی که به مصدوم وارد آمده بود، این پرونده به طور ویژه مورد بررسی قرار گرفت. در بازجویی‌های به عمل آمده از همسر مصدوم که در بیمارستان جان داد، زن به قتل عمدی شوهر خود اعتراف کرده و علت آن را بی‌توجهی مرد نسبت به او و فرزندانش و آوردن هوو بر سرش ذکر کرد.

بیانیه انجمنهای اسلامی دانشگاه های سراسر کشور


بیانیه انجمنهای اسلامی دانشگاه های سراسر کشور در اعتراض به بازداشت 3 دانشجوی دانشگاه فردوسی مشهد
یکشنبه، 17 شهریور 1387

انجمنهای اسلامی دانشگاه های سراسر کشور در بیانیه مشترکی نسبت به بازداشت سه دانشجوی دانشگاه فردوسی مشهد اعتراض کردند. در این بیانیه آمده است:
تابستان امسال همچون سال گذشته با احضار فعالان دانشجویی به کمیته های انضباطی و بازداشت تعداد زیادی از یاران دبستانی ما آغاز شد. دانشگاههای مختلف شاهد دستگیری و فشارهای روز افزون بوده اند. دانشگاههای مشهد نیز نه تنها از این قضیه مستثنی نبوده، بلکه خود تبدیل به یکی از نقاط کانونی حوادث و اخبار برخوردها شده است:

در ابتدای تابستان تعداد زیادی از دانشجویان و فعالان دانشگاههای مشهد در اقدامی ناگهانی، دستگیر و بازداشت شدند. البته علیرغم پیش بینی مسئولان نهادهای ذیربط ، مبنی بر عدم پیگیری و فعالیت دانشجویان به دلیل تعطیلی دانشگاه، فعالان دانشجویی با تمامی توان اقدام به اعتراض و پیگیری فعالانه ی وضعیت دانشجویان و فعالان بازداشتی نمودند، که با پیگیری های ایشان با آزادی دانشجویان در بند به ثمر نشست. اما خبر بازداشت ناگهانی ۳ دانشجوی دیگر کام تمامی فعالان را تلخ نمود:



آخرین روزهای سال تحصیلی گذشته ۳ نفر از فعالان نشریاتی دانشگاه فردوسی مشهد به دادگاه انقلاب احضار شدند و با وجود پیگیری های دانشجویان و قول مساعد مسئولان دانشگاه مبنی بر حل مسائل به وجود آمده و بسته شدن پرونده این دانشجویان درکمیته انضباطی، متاسفانه آنها با سوء استفاده از فضای تعطیلی دانشگاه اقدام به صدور حکم یک ترم محرومیت از تحصیل برای دو تن از این دانشجویان (امین ریاحی و مهدی خسروی) نمودند - البته حمید رضا امیرخانی نیز در ترم گذشته به مدت یک نیمسال از تحصیل محروم شده بود- که در روزهای اخیر نیز این سه دانشجوی دانشگاه فردوسی مشهد در اقدامی هماهنگ دستگیر و راهی بازداشتگاه شده اند.



شورای عمومی دفتر تحکیم وحدت ضمن محکوم نمودن فشارهای وارده بر محیط دانشگاه و در راستای حمایت از حقوق اولیه تمامی دانشجویان، خواستار آزادی هر چه سریعتر ۳ دانشجوی بازداشت شده (حمید رضا امیرخانی، امین ریاحی و مهدی خسروی) و لغو حکم صادره محرومیت از تحصیل صادره و ایجاد شرایط مناسب جهت ادامه تحصیل این دانشجویان در ترم جدید می باشد.



فراکسیون مدرن انجمن اسلامی دانشجویان دانشگاه فردوسی و علوم پزشکی مشهد

انجمن اسلامی دانشجویان دانشگاه تربیت معلم

انجمن اسلامی دانشجویان دانشگاه سیستان

انجمن اسلامی دانشجویان دانشگاه اصفهان و علوم پزشکی

انجمن اسلامی دانشجویان دانشگاه شهرکرد

انجمن اسلامی دانشجویان دانشگاه تربیت معلم سبزوار

انجمن اسلامی دانشجویان دانشگاه صنعتی شاهرود

انجمن اسلامی دانشجویان دانشگاه بیرجند

مجمع اسلامی دانشجویان دانشگاه سمنان

انجمن اسلامی دانشجویان دانشگاه صنعت نفت آبادان

انجمن اسلامی دانشجویان دانشگاه همدان

انجمن اسلامی دانشجویان دانشگاه صنعتی نوشیروانی بابل

انجمن اسلامی دانشجویان دانشگاه صنعتی امیرکبیر

انجمن اسلامی دانشجویان دانشگاه کردستان

انجمن اسلامی دانشجویان دانشگاه شهید چمران اهواز

انجمن اسلامی دانشجویان دانشگاه مازندران

انجمن اسلامی دانشجویان دانشگاه صنعتی شریف

انجمن اسلامی دانشجویان دانشگاه ایلام

انجمن اسلامی دانشجویان دانشگاه صنعتی سهند تبریز

انجمن اسلامی دانشجویان دانشگاه علوم پزشکی شیراز

انجمن اسلامی دانشجویان دانشگاه کرمان

انجمن اسلامی دانشجویان دانشگاه عباسپور

انجمن اسلامی دانشجویان دانشگاه علامه

انجمن اسلامی دانشجویان دانشگاه شیراز

انجمن اسلامی دانشجویان دانشگاه خواجه نصیر

انجمن اسلامی دانشجویان دانشگاه صنعتی شیراز

انجمن اسلامی دانشجویان دانشگاه شهید رجایی

انجمن اسلامی دانشجویان دانشگاه اراک

انجمن اسلامی دانشجویان دانشگاه زنجان

انجمن اسلامی دانشجویان دانشگاه لرستان

انجمن اسلامی دانشجویان دانشگاه محقق اردبیلی

انجمن اسلامی دانشجویان دانشگاه علوم پزشکی ایرا

اعتصاب غذای ایمان رضایی، شاعر، در زندان آمل

ایمان رضایی، عضو انجمن شعر جوانان آمل که برای تحمل محکومیت شش ماهه خود به زندان آمل انتقال یافته بود، در اعتراض به شرایط نامناسب نگهداری خود، دست به اعتصاب غذا زده است.

به گفته ی خانواده وی، در زندان آمل به دلیل عدم وجود اصل تفکیک جرایم، رضایی به همراه زندانیان عادی که عموما دارای جرایم سنگین هستند در یک بند نگهداری می شود.

این شاعر جوان، روز یکشنبه ۱۲ خردادماه، توسط نیروهای اطلاعات در منزلش بازداشت و به زندان آمل انتقال یافت. وی در جریان مراسم سالگرد اکبر محمدی، به دلیل ایراد سخنانی در اعتراض به مسئولان حکومت، دستگیر و به ۶ ماه حبس تعزیری محکوم شد که هم اکنون ۳ ماه از دوره محکومیت خود را سپری کرده است.

همچنین ایمان رضایی چندی پیش کتاب شعری با عنوان ” اندوهی از روی متانت” به چاپ رسانده بود.

کمیته گزارشگران حقوق بشر

تجمع مجدد مردم جهرم در پی افزایش خاموشی ها

خبرنامه امیرکبیر: پس از مدت طولانی خاموشی برق در مناطق مختلف کشور و قول و قرار مسئولین مبنی بر کم شدن مدت زمان آن ها، در استان فارس این وعده مسئولین جهت عکس را پیموده و به دنبال افزایش خاموشی ها و به خصوص در ماه رمضان، شنبه شب مورخ ۱۶/۶/۱۳۸۷ دقایقی پس از افطار، مردم جهرم با تجمع در مقابل ساختمان اداره برق اقدام به آتش کشیدن لاستیک کرده و خواستار کاهش خاموشی ها شدند.

معترضان با بیان این که کاهش گاز رسانی در زمستان مناطق سردسیر را تحت تأثیر قرار داده بود، و حالا قطعی برق باعث بروز مشکلاتی عظیم در مناطق گرمسیری می شود، به گرمای شدید در مناطق جنوبی این استان اشاره کرده و عنوان داشتند: “مسئولان بارها اعلام کرده اند که در ماه رمضان برق قطع نخواهد شد اما در این فصل گرم و با این روزهای طولانی مدت، چگونه می توان مشقت روزه داری را تحمل کرد؟”

گفتنی است ۳ شب پیش نیز مردم جهرم در همین رابطه مقابل ساختمان اداره برق و فرمانداری این شهرستان تجمع کردند که نتیجه برای آنان در پی نداشت.

جلایر، رئیس اداره برق شهرستان جهرم نیز چندین بار قصد سخنرانی و بیان علل بروز خاموشی را داشت که مردم با ایجاد همهمه مانع از سخنرانی وی شدند.

بنابر اخبار دریافتی این تجمع با دخالت نیروی انتظامی پایان پذیرفت.

شایان ذکر است که به گفته بومیان محل در برخی از نقاط جهرم در روز ۳ بار و در برخی نقاط دیگر ۴ بار برق قطع می شود.

ورود زنان به اداره کل راه و ترابری استان کرمان ممنوع شد

به دستور مدیرکل راه و ترابری استان کرمان و معاونت راهسازی این اداره کل ورود ارباب رجوع زن به این اداره ممنوع شد.

زنان ارباب رجوعی که در مورخ ۱۳/۶/۸۷ به ساختمان معاونت راهسازی اداره کل راه و ترابری استان کرمان مراجعه کردند با صحنه ای دور از انتظار و توهین آمیز مواجه شدند . نگهبانان این اداره کل طبق دستور ، از ورود این زنان که عمدتا نمایندگان شرکت های پیمانکاری و مهندسین مشاور طرف قرارداد اداره کل راه و ترابری استان کرمان هستند به ساختمان معاونت راهسازی جلوگیری کردند .

این عده در پاسخ به اعتراض های خود به این موضوع شنیدند که :

از این به بعد باید تمام نمایندگان شرکت های پیمانکاری و مهندسین مشاور ، مرد باشند و دیگر به زنان اجازه ی ورود به این اداره کل و پی گیری کارهایشان داده نخواهد شد .

آنطور که از منابع مختلف از جمله کارمندان اداره کل راه و ترابری استان کرمان شنیده شده است دلیل این تصمیم برقراری ارتباط دوستانه ی یکی از کارمندان این اداره کل با یک نفر از زنان ارباب رجوع بوده است . حتی در صورت صحت این موضوع جا دارد از این آقایان سوال شود که وقتی مطبوعات می نویسند که فرمانده نیروی انتظامی با شش زن دستگیر شد آیا ورود زنان به این ارگان ممنوع می شود ؟ یا وقتی که در این چند سال اخیر به طور مکرر خبر دستگیری کارمندان دانشگاه ها را با دختران دانشجو درجراید می خوانیم ، آیاباید ورود بانوان به دانشگاه ها غدقن گردد ؟

یک روز بعد ، یعنی در تاریخ ۱۴/۶/۸۷ تعدادی از این خانم ها با نوشتن نامه ای به مدیر کل راه و ترابری استان کرمان به این موضوع اعتراض کرده و خواستار آن شدند که وضعیت به حالت سابق برگردد و یا عدم اجازه ی ورود بانوان به این اداره کل به صورت کتبی به شرکت های مطبوع شان اعلام گردد . البته تا کنون پاسخی به این نامه داده نشده است و مسئولین آن اداره کل از دادن دستور کتبی در این مورد سر باز می زنند.

با اینکه چندین روز از شروع این ماجرا می گذرد هنوز هم دبیرخانه ی اداره کل راه و ترابری استان کرمان هیچ نامه ای را از ارباب رجوع های زن تحویل نمی گیرد و پاسخ هیچ نامه ای را هم به آنها نمی دهد در حالی که مردان به راحتی مثل سابق به مراجعات خود و پی گیری کارهایشان ادامه می دهند.

تغییر برای برابری

حرکت استادان علیه جعل، تقلب و سرقت علمی

جمعی از اساتید دانشگاه‌های شریف، تهران، مدرس، بهشتی، اصفهان و تعداد دیگری از دانشگاه‌های داخل و خارج کشور درصدد مبارزه با تقلب در جامعه دانشگاهی برآمده‏اند.

سایت الف که مدتی به دلیل پیگیری ماجرای مدرک دکترای کردان فیلتر شده بود، دیروز با اعلام این خبر و انتشار اسامی این استادان نوشت: از اقدامات این حرکت دانشگاهی، معرفی سرقت‏های علمی و متقلبان دانشگاهی، معرفی و پیگیری مقالات کپی‌شده و جعلی، معرفی مجلات بی‏ارزش علمی، ترویج اخلاق علمی و… است.

بنابراین گزارش، اساتید بنیانگذار این حرکت در توضیح دلایل این تلاش دانشگاهی اعلام کرده‌اند: متاسفانه ما شاهد گسترش حرکت‌های غیراخلاقی در فضای علمی کشور هستیم که با انگیزه‌هایی چون اخذ مدرک یا ارتقای مرتبه دانشگاهی صورت می‌گیرند. ما با هرگونه تقلب مخالفیم و سکوت در برابر آن را هم نمی‌پذیریم و قصد داریم بدون ذکر نام، موارد و روش‌های تقلب‌ را بیان و ضمن آموزش به دانشجویان، مسوولان را وادار کنیم تا به این مشکل و ریشه‌های آن واکنش جدی نشان دهند. وبلاگ «اساتید علیه تقلب» هم به عنوان رسانه این حرکت آغاز به کار کرده است.

روزنامه کارگزاران

آخرین وضعیت پرونده حمید والایی

طبق اظهارت آقای نقی محمودی (وکیل حمید والائی)، پرونده اتهامی وی از طرف بازپرسی شعبه ۴ دادسرای عمومی و انقلاب تبریز به دادگاه انقلاب ارجاع داده شد.

لازم به یادآوری است حمید والائی وکیل رد صلاحیت شده، نویسنده و فعال حقوق بشر آذربایجانی در تاریخ ۲۵ تیر ماه جاری (۲۵/۴/۱۳۸۷) بصورت غیرقانونی توسط اداره اطلاعات تبریز بازداشت شده و در مدت ۱۳ روز بازجویی در بازداشتگاه اداره اطلاعات تحت شدیدترین فشارهای جسمی و روانی قرار گرفته و شدیداً شکنجه شده است.

وکیل حمید والائی (آقای محمودی) که چند روز پیش جهت مطالعه پرونده وی و همچنین اطلاع از آخرین وضعیت روند پرونده اتهامی موکل خود به بازپرسی شعبه ۴ مراجعه کرده بود از طرف بازپرسی فوق به وی اطلاع داده شد که پرونده اتهامی حمید والائی با صدور کیفرخواست به دادگاه انقلاب تبریز ارجاع داده شده است و اتهام وی در این پرونده تبلیغ علیه نظام می باشد.

گفتنی است وکیل حمید والائی هنوز موفق به مطالعه محتوی پرونده وی نشده است. همچنین علیرغم گذشت بیش از یک ماه از تشکیل پرونده شکایت حمید والائی علیه اداره اطلاعات و بازجوی پرونده خود در خصوص اقدامات غیرقانونی اداره فوق در بازداشت و بازجویی های غیرقانونی و همچنین شکنجه ایشان در بازداشتگاه، هنوز پرونده شکایت وی معلق بوده و بنظر می رسد ارگانهای ذیربط درصدد سرپوشی گذاشتن به موضوع شکنجه آقای والائی هستند.

فعالان حقوق بشر در ایران

گزارش دفاع شهناز غلامی در دادگاه انقلاب تبریز

از طرف شعبه اول دادگاه انقلاب اسلامی تبریز احضاریه ای برایم فرستاده شد. و درآن احضاریه از من خواسته شد تا درساعت هشت و سی دقیقه صبح روز چهارشنبه تاریخ ۱۳/۶/۸۷ خودم را به دادگاه معرفی کنم و نتیجه عدم مراجعه به دادگاه را جلب اعلام کردند.

کارکنان دادگاه انقلاب اسلامی تبریزدررابطه با علت ارسال این احضاریه گفته اند که این احضاریه به دلیل شکایت کارکنان وزارت اطلاعات ونیزسپاه پاسداران استان آذربایجان شرقی به من ارسال شده است.

درکیفرخواست تنظیمی اتهامات مرا چنین عنوان کرده اند:

“تبلیغ علیه نظام به نفع گروه های مخالف نظام”؛ازطریق شرکت در راهپیمای های غیرقانونی و تشکیل و شرکت در جلسات غیرمجاز و کشف و ضبط اسناد ومدارک مکشوفه و نگارش گزارشات و مقالات درسایت ها و نشریات مخالف نظام”.

من برای دفاع از آزادی ام، آقای دکتر”محمد علی دادخواه” - سخنگوی کانون مدافعان حقوق بشر را - که از جمله انسانهای مبارز و آزادیخواه و برابری طلب و نیزاز وکلاء متبحر در رشته کاری خودش می باشد را به عنوان وکیل برای خودم انتخاب کردم و درتاریخ ۱۳شهریورماه به همراه ایشان به دادگاه انقلاب اسلامی تبریز مراجعه نمودم . قاضی مربوطه ابتدا ازمن خواست تا قبل از دفاع وکیلم از خودم در رابطه با اتهامات مربوطه دفاع کنم.

ابتدا آقای قاضی با لحن پرخاشگرایانه وتحریک آمیزی به من گفتند که طبق مدارک موجود درپرونده که اداره اطلاعات ازمن درراهپیمایی ۱خرداد ۱۳۸۵ به دست آورده است، من درحالی که پرچم آذربایجان مستقل را به دست داشته ام درراهپیمای شرکت کرده ام.وبه اغتشاش و بی نظمی دامن زده ام .ودراین رابطه ازمن خواستند که توضیح بدهم؟!

اما واقعیت اینطورنبود و من درجریان راهپیمایی اعتراض آمیز یک خرداد که نسبت به درج مقاله توهین آمیزدرروزنامه ایران علیه هویت و فرهنگ و زبان مردم تورک انجام گرفته بود. اصلا درتبریز نبودم و دریکی دیگر از شهرهای تورک نشین بودم ودرجریان راهپیمایی نیزمن اصلا پرچم آذربایجان را به دست نگرفته بودم واین اتهامی بی اساس و بی پایه بود که قاضی به من ایراد می کرد.

در رابطه با راهپیمایی ۱خرداد گفتنی ام که من چند روز بعد از راهپیمایی؛ مقاله ای را تحت عنوان”شفاف سازی پیرامون حوادث یک خرداد ۱۳۸۵ در آذربایجان”را نوشته بودم که به دلیل نگارش آن مقاله و نیزایراد یک سخنرانی اعتراض آمیز نسبت به دستگیرشدگان و کشته شدگان و زندانیان ۱خرداد درجلسه ملی مذهبی ها تبریز؛ به مدت یک هفته وهرروز به مدت ۸ الی ده ساعت برای ادعای توضیح درباره مقاله ام و نیز بازجویی در رابطه با فعالیتهای مدنی ام ازطرف کارکنان وزارت اطلاعات تبریز مورد بدرفتاری وشکنجه های روانی نیروهای امنیتی قرارگرفتم.

اتهام دوم که به من ایراد شد. شرکت درراهپیمایی ۱ خرداد ۱۳۸۶ بود و نوشتن گزارشی تحت عنوان “گزارش حماسه حضورسبز مردم آذربایجان دریک خرداد۱۳۸۶”؛ قاضی در اتهامی که به من نسبت داد مرا مورد اعتراض قرارداد که علاوه بر شرکت درراهپیمایی بدون مجازوغیرقانونی در گزارشی که نوشته ام چرادرآنجا ازآذربایجان تحت عنوان آذربایجان بزرگ ومستقل نام برده ام. وآیا منظورم درآن نوشته مفهومی تجزیه طلبانه نبوده است ؟!

من درپاسخ به ایشان گفتم که منظورم ازاستعمال این لغات به معنای آذربایجان آزاد و غیروابسته به مرکز بوده است و کلمه بزرگ را به معنای با شکوه درج کرده ام و نه آنچه شما از آن استنباط می کنید.

در رابطه با این موضوع لازم می دانم ،بگویم که من به دلیل شرکت درآن راهپیمایی علاوه براینکه مورد ضرب و شتم شدید پلیس قرارگرفتم واز ناحیه سرودست و پا دچارمصدومیت شده بودم . به مدت چندین هفته حالت تهوع و سرگیجه و سردرد های مدام داشتم.و بعد از حدود دوماه ازجریان شرکت درراهپیمایی،‌توسط نیروهای اطلاعاتی و امنیتی بیش از یک ماه مورد تهدید های تلفنی قرار گرفتم وآخرسرهم دراواخرمرداد ماه سال ۱۳۸۶ توسط گروه های فشار که به درخانه ما آمده بودند. دستگیر شدم و به مدت تقریبا یک ماه درسلولهای انفرادی زندان تبریزبازداشت شدم.تا آنکه بعدا با سپردن وثیقه به طورموقت اززندان آزاد شدم.

اتهام سوم من دررابطه با مقاله ای بود که من دررابطه با مسائل مربوط به حوزه زنان نوشته بودم .که عنوان آن مقاله ” دستاورد ما از۸ مارس ۱۳۸۵ درآذربایجان” بود، قاضی معترض بود که چرا من درآن مقاله گفته ام ؛ تبعیض وناعدالتی جنسیتی و نیزخشونت اعمال شده نسبت به زنان بویژه زنان قومیت ها به مراتب بیشتراز زنان سایرمناطق کشوراست و ایشان سوال کردند که آیا واقعا چیزی به نام نابرابری جنسیتی واعمال خشونت دررابطه با زنان در نظام جمهوری اسلامی ایران وجود دارد که شما به آن اشاره کرده اید؟!

من به آقای قاضی گفتم ما دلایل محکمی ازتحمیل خشونت و ناعدالتی جنسیتی که در رابطه با زنان جامعه ما اعمال می شود ،پیش رو داریم و می توانیم با استناد به آن ادله ، نمونه های بارزی از نابرابری را برایتان به نمایش بگذاریم. . مسئله “کنوانسیون رفع هرگونه تبعیض علیه زنان” و داستان بایگانی شدنش درکمیسیون زنان مجلس دوره هفتم ، و نیز تلاش برابری خواهان جنسیتی برای”جمع آوری یک میلیون امضاء” درسراسرکشور برای ایجاد تغییر در قوانین تبعیض آمیز و برخورد خشن و غیرمنطقی با فعالان کمپین در طی ماهها و سالهای اخیر و درحال حاضر نیزبردن لایحه ضد خانوده به مجلس شورای اسلامی و تلاش برای قانونی و رسمی کردن مسئله تعدد زوجات برای آقایان ونیزگسترش صیغه یا متعه درجامعه و گرفتن حق حضانت از مادران وده ها و صدها نمونه دیگر که اگرلازم با شد می توان برایتان به عینه مثال آورد.همه و همه نمونه های بارزی از سلطه فرهنگ قیم مابانه و پدرسالارانه و اعمال خشونت و ناعدالتی جنسیتی نسبت به زنان سرزمین ماست. و من به عنوان یک ژورنالیست و فعال حوزه زنان متاسفم که کلمات هرگز قادر نیستند تا عمق فاجعه انسانی را که شما نسبت به زنان و مردان ما اعمال می کنید را، بیان کنند ومن واقعا ازآن جهت شرمنده ام که با نوشته هایم چه درمقالات و چه درگزارشاتم تنها توانسته ام گوشه کوچکی ازآن همه ننگ و رسوایی را که کارگزاران حاکمیت اسلامی بانی و موجد آن هستند،را برای خوانندگان و مخاطبانم به نمایش بگذارم.

اتهام چهارم که به من ایراد گردید. مقاله ای بود که تحت عنوان “انحصارگری ونقش آن درایجاد بحران های اجتماعی - سیاسی” نوشته بودم .قاضی پرونده می گفت شما درآن مقاله نوشته اید که بعد دوران هشت ساله اصلاحات و بازشدن سوپاپ اطمینان توسط اصلاح طلبان داخل حاکمیت، با انتخابات فرمایشی دوره نهم ریاست جمهوری و نیزانتخابات هفتم مجلس شورای اسلامی و درنتیجه یک دست شدن حاکمیت و به قدرت رسیدن عوامل ارتجاع، وضعیت سیاسی - اجتماعی کشور به سمت امنیتی شدن ونظامی گری به پیش می رود….وی درآن مورد از من می خواست تا برایشان درباره کیفیت این مسئله توضیح بدهم؟!

من به ایشان گفتم که این دیگر مثالش”اظهر من الشمس”است. اینکه در دوره ریاست جمهوری آقای احمدی نژاد چه برسرمردم ما آمده است و تا چه اندازه فضای سیاسی - اجتماعی کشور منقبض شده است. واضح مثل روشنایی آفتاب است. همه فعالان سیاسی داخل و خارج کشوروحتی خود نیروهای داخل حاکمیت- مثل آقایان هاشمی رفسنجانی و کروبی و خاتمی و غیره که خودشان نیزازعوامل پایداری ارتجاع حاکم به شمار می روند.- بارها به ایشان در رابطه با رفتارهای مخاطره آمیزشان تذکر داده اند و می دهند.پس چرانباید انتظارداشته باشید تا ما روزنامه نگاران و فعالان مدنی که خارج ازحاکمیت هستیم و به عنوان دگراندیش مطرح شده ایم،ایشان را نقد نکنیم.

بعداز دفاعیه من ؛ وکیلم آقا ی”محمد علی دادخواه” به دفاع ازمن پرداختند و گفتند که بر اساس اصل ۲۷ قانون اساسی برگزاری هرگونه راهپیمایی که با حمل سلاح نباشد، آزاد اعلام شده است. کسی را نمی توان به دلیل شرکت در راهپیمایی ونیز تشکیل جلسات ویا شرکت درجلسات مجرم اعلام نمود. مگر آنکه درآن تجمعات برخلاف مبنایی مذهب اسلام رفتارشده باشد. که درهیچ یک از موارد مورد استناد چنین امری مشاهده نمی شود. و به کاربردن لفظ غیر قانونی بدوراز ضوابط مورد نظرمقنن است. پس از نظر نگرش عنصر قانونی موارد مندرج در پرونده بویژه اعلانات وزارت اطلاعات فاقد وجاهت قانونی است. و باید دقت نمود که وزارت اطلاعات جزء قوه مجریه است نه قوه قضاییه.

درمیراث ارزشمند اسلام آمده است که می گویند:

“یستمعون القول، فیتبعون احسن.”

این به این معناست که برای داشتن جامعه ای ایده آل باید نظرات متفاوت را شنید وازبین آنها برترین رای و ایده را انتخاب نمود.به عنوان نمونه در قرن چهارم هجری که تا حدود زیادی مردم آن دوره از تاریخ از ابراز عقیده آزاد برخوردارشدند برترین اندیشمندان اسلامی همچون بوعلی سینا ،‌ابن ندیم و محمد زکریای رازی ، ابن خلدون و….در ایران تولد و رشد یافتند.

از موضع نگرش قانونی نیز چون دولت ایران “کلیات کنوانسیون میثاق حقوق بشر” را پذیرفته است و درآن اعلامیه آزادی بیان تضمین شده است و براساس اصل ۹ قانونی اساسی معاهدات خارجی حکم قانون داخلی را دارد و نمی توان به هردلیل و سفسطه ای از اجرای آن سرباز زد و شانه خالی کرد. از نظر من بیانات ونوع عملکرد سیاسی - اجتماعی موکل من نه تنها قابل مجازات و زندان و.. نیست بلکه درخور تشویق نیز است. ضمن آنکه اصل ۸ قانون اساسی بر امر به معروف و نهی از منکر پای فشاری کرده است. در این اصل هرکس به جهت برخورداری از نوع نگرش خود به موضوعات اجتماعی - سیاسی می تواند به تجزیه و تحلیل بپردازد.

موکل فردی است که به قانون اساسی معتقداست. شما از خبرنگار مردمی و پژوهشگر مسائل اجتماعی- سیاسی چه انتظاری دارید . وی نظرات خود را به عنوان یک زن مسلمان ابراز داشته است. بیایید و افرادی نظیر ایشان را در تنگنا قرارندهید. ضمن آنکه اصولا جلوگیری از اقدامات روشنگرانه این افراد حاصل ناگواری برای جامعه ما خواهدداشت.اجازه آزادی بیان از جمله اصول اولیه و فطری است که قدرتمداران باید به آن متوجه باشند.

از سوی دیگراصل ۸ قانون اساسی، به شهروندان جامعه اجازه می دهد تا به امر به معروف و نهی از منکر اهتمام ورزند وبه همین دلیل آنچه را که شما در نوشته های موکل من تبلیغ علیه نظام دانسته اید در واقع از نوع همان انتقادی است که دراصل ۸ قانون اساسی جمهوری اسلامی ایران به همه شهروندان اجازه آن داده شده است.

نکته بسیار مهم که ازریاست دادگاه توجه به آن را خواستارم این است که در رابطه با اتهام موکل من که “تبلیغ علیه نظام” عنوان شده است بایدگفت که “تبلیغ” بر وزن تفعیل افاده تکرار وتمرین و استمرار را دارد به همین دلیل موضع منفرد و تنها را هرگز نمی توان به باب تفعیل برد .دیوان عالی کشور در موضع مربوط به “مجله ایرانمهر” پذیرفته است که “تبلیغ” افاده استمرار را دارد لذا نمی توان موضوع “تبلیغ” را درباره ایشان بیان داشت.

حریم خصوصی افراد در برابرقانون محترم است، دادستانی حق تجسس ندارد وی نوشته ای را که نه انتشار و نه چاپ کرده و نه به نشریه ای ارسال کرده است شما آن نوشته را به عنوان مدرک علیه ایشان مطرح می کنید. ازمنظر “فقه امامیه” افشاء فحشاء خود جرم است. کدام عدالت می گوید که شما بیاید وآنها رااعلم کنید.

تخلفات تحقیق کنندگان پرونده در- تفتیش و بازرسی خانه موکل من وآوردن خصوصی ترین ، محرمانه ترین و شخصی ترین مدارک وی به اداره اطلاعات و سپس پرونده سازی علیه ایشان- چنان گسترده است که جستجوی بیش ازاین را برنمی تابد.دفاعیه ایشان درزمینه اعتقاد و باورشان به عدالت و آزادی و نوع دوستی نشان دهنده علاقه ایشان به پیشرفت ونجات جامعه دارد.با توجه به شخصیت موکل که بانویی فرهیخته وآزاد است وبرابر ماده ۱۳۲در باب ادله دعوا و مستندات ارائه داده شده که امکان رد آن وجود ندارد و با توجه به اتهامات مطروحه که در کل فارق از وجاهت عقلی و منطقی و قانونی است و براساس مستندات مربوط به پرونده موکل که نشان می دهد ،ایشان هیچ سوء نیتی نداشته است و ازآنجا که متکفل فرزند صغیرخود نیزمحسوب می شود ازمحضر دادگاه محترم تقاضای برائت موکل خود را می کنم.

شهناز غلامی

تبریز