بخشی از گزارش وضعیت حقوق بشر در جمهوری اسلامی ارائه شده به سیزدهمین نشست سالیانه نهادهای ملی و سازمانهای غیر دولتی در کوالالامپور
تهیه کنندگان:
کانون مدافعان حقوق بشر
سازمان دانش آموختگان ایران (ادوار تحکیم وحدت)
سازمان حقوق بشر کردستان
گزارش پیش رو بیان مختصری از وضعیت حقوق بشر در ایران است و به هیچ وجه نمی تواند بیانگر همه ی موارد نقض حقوق بشر باشد. هدف از این گزارش تنها ارئه ی تصویری از وضعیت حقوق بشر در ایران است، بدیهی است که ذکر تمام مصادیق نقض حقوق بشر در ایران با توجه به وضعیت نا مطلوب حقوق بشر در کشور ما نیاز به گزارش تفصیلی دارد.
در قوانین جزایی جمهوری اسلامی حق حیات از حمایت و تضمین کافی بر خوردار نیست و با توجه به پیش بینی مجازات مرگ برای جرایم متعددی می توان به این نتیجه رسید که نقض حق حیات در ایران از طریق قانون نهادینه شده است. از موارد نقض فاحش حق حیات در ایران، اعدام کودکان است. در حالیکه مطابق اسناد بین المللی، افراد زیر 18 سال کودک محسوب می شوند اما وفق قوانین ایران سن مسئولیت کیفری برای پسران 15 و برای دختران 9 سال است. طی سال گذشته موارد متعددی از اجرای حکم اعدام کودکان (حداقل 7 مورد) گزارش شده است. ایران رتبه اول را در اعدام افراد زیر ۱۸ سال دارد. حداقل 140 نفر بخاطر خطاهایی که ادعا می شود قبل از سن ۱۸ سالگی مرتکب شده اند در انتظار اعدام بسر می برند که این امر نقض تعهدات این کشور در قبال پیمان حقوق کودک است. نمونه اخیر، اعدام یک نوجوان 16 ساله کرد به نام محمد حسن زاده در 10 ژوئن 2008 به خاطر جرمی است که در سن 14 سالگی مرتکب شده بود. علیرغم بخشنامه ی قوه قضائیه مبنی بر ممنوع بودن اعدام در ملاء عام، طی ماه جاری 4 نفر که اسامی شان اعلام نشده، در شهر برازجان استان بوشهر در ملاء عام حلق آویز شدند.
در قانون مجازات اسلامی ده ها ماده به عنوان مجازات ها و اقدامات تامینی و ترتیبی بویژه در مجازات های مقرره حدود، قصاص، دیات، تعزیر و غیره شامل مجازات های خشن فیزیکی و بدنی، شلاق زدن و قطع اعضای بدن، رجم (سنگسار کردن) آمده است که موادی از آن در گزارش تفصیلی ارائه خواهد شد. در رابطه با مجازات های بدنی، اخیرا رئیس قوه قضائیه بر استفاده هرچه بیشتر از حد شلاق تاکید داشته است. اما برغم همه اینها، شکنجه در زندانها و بالاخص در بازداشتگاههای وزارت اطلاعات عملا اعمال می شود. نمونه مشخص آن، آزار وشکنجه ی شدید فرزاد کمانگر، معلم و فعال مدنی کُرد در زندان است که اثرات شکنجه بر بدن وی بجا مانده و او شدیدا از عوارض آن رنج می کشد. همچنین می توان به مرگ مشکوک "ابراهیم لطف اللهی" دانشجوی سنندجی در بازداشتگاه اداره اطلاعات سنندج اشاره کرد. او 7 روز پس از بازداشت، به طرز مشکوکی در زندان جان سپرد. هر چند مسئولان دلیل مرگ وی را "خودکشی" اعلام کردند، اما خانواده وی و فعالان حقوق بشر هیچگاه این را نپذیرفتند، چرا که جسد وی بدون اطلاع خانواده دفن و بعد هم سیمانکاری شد، و با درخواست نبش قبر این دانشجو موافقت نگردید.
وضعیت حقوق بشر در ایران به هیچ وجه مطلوب نیست. بخش زیادی از این عدم مطلوبیت به خاطر قوانین بد و بخش عمده ای نیز به دلیل عدم حاکمیت قانون است. وضعیت حقوق بشر در ایران به گونه ایست که می توان به صراحت از نقض سازمان یافته و نهادین حقوق بشر سخن گفت. ضمن اینکه در ایران اساسا هیچ نوع نظام حمایتی برای جبران خسارت قربانیان نقض حقوق بشر و تضمین اجرای حقوق بشر وجود ندارد. بیم آن می رود که در صورت عدم توجه جامعه ی بین الملل، این وضعیت وخیم تر از این نیز بشود.