۱۳۸۷ خرداد ۱۷, جمعه

مگر امام در دريا غرق شده كه همه ميروید شمال ؟!

سرگرمى و طنزهای آنچنانى در حکومت آخوندى ضحاکی

متن اطلاعيه راه و ترابري براي رحلت جانگداز :

انّا لله و انّا اليه راجعون (صداي گريه !)

روح جمال ، به شمال پيوست ! (صداي گريه !)

ملت سراسر عزا و سوگوار ايران اسلامي ! (صداي گريه !)

مگر امام در دريا غرق شده كه شما در سالگرد رحلت جانگداز همه تان ميرويد شمال ؟! (صداي گريه !)

اكنون كه با دلي شاد و قلبي اميدوار و باطني آسوده به شمال ميرويد لطفاً كمربند ايمني تان را هم ببنديد ! (صداي گريه !) وضع جاده ها بسيار خراب بوده بطوريكه محور قزوين رشت كاملاً مسدود است ! (صداي گريه !) از سبقتهاي بيجا خودداري نموده و ... (صداي گريه !) ... كوفت ! بگذاريد ما حرفمان را بزنيم بعد گريه كنيد ! (صداي گريه !) مي گفتيم كه از سبقتهاي بيجا خودداري نموده و ... (صداي گريه !) ... مسخره ها در جاده از هم سبقت نگيريد اه ! (صداي گريه !) در صورت تخلف ... (صداي گريه !) ... ما ماشينهاي شما را به پاركينگ ميبريم ! (صداي شيون و فغان زياد و همه به سر و سينه خود مي كوبند و چند نفر هم غش ميكنند !) سفر بخير همسفر ! (صداي گريه !) لطفاً به تابلوهاي راهنما در جاده حتماً توجه بفرمائيد ! (صداي گريه !) حالا كي ميخواهيد برگرديد به سلامتي ؟! (باز هم صداي شيون و چند نفر غش ميكنند !) هواي شمال اين چند روزه خيلي گرم است و ... (صداي گريه !) ... و ... (صداي گريه !) ... زهرمار ! خلاصه اينكه هوا خيلي گرم است ! (صداي گريه !) طبق آخرين گزارشات واصله هجوم جمعيت بسياري از سيستمهاي مديريت شهري را مختل كرده تا جائيكه هم اكنون در بابلسر آب شهري هم قطع گرديده است ! (مردم با شيون و فغان توي سر خودشان ميزنند و گريه ميكنند !) لطفاً از وسط جاده سه تا آفتابه آب هم با خودتان بياوريد ! (صداي گريه !) شما را به شكيبائي در رانندگي دعوت نموده و ... (صداي گريه !) ... دعوت نموده و ... (صداي گريه !) ... الهي همه تان بميريد كه نميگذاريد ما حرفمان را بزنيم ! (صداي خنده !) شمارو به حضرت عباس اين صداي ضبط ماشينتان را هم يك كمي كمتر بنمائيد ! (صداي شيون و واويلا !) ناسلامتي رحلت است ! (بازم صداي خنده !) برادران بسيجي شمالي اينروزها با مسافرين بدجوري برخورد ميكنند ! (صداي گريه و چند نفر ديگه هم غش كردند !) آخه شما كه ميدانيد اينجور موقعها شمال انگار كه ارث پدرشان باشد ! (صداي گريه !) اگر وضع همينجوري ادامه پيدا كنه ما مجبور ميشويم هفته ديگر را هم تعطيل اعلام كنيم كه تازه شماها بتوانيد برگرديد ! (صداي گريه قطع ميشود !) يادمان باشد سال آينده در سالگرد رحلت ما چندتا جاده ديگر هم به شمال بكشيم ! (صداي گريه !) حالا شما بنزين از كجا مي آوريد كه ... (صداي گريه !) ... كه ... (صداي گريه !) ... پدرسگها نكنه شما هم دم پمپ بنزينها كاسبي ميكنيد همه تان ؟! (صداي گريه !) چرا ما در اين سي ساله هر كاري ميكنيم كه شماها را بچپانيم توي خانه هايتان نميشود ؟! (صداي گريه !) به گمانم ما اگر شماها را توي بطري هم بكنيم باز كار خودتان را ميكنيد ! (صداي گريه !) آخه لامذهبها چنان ريخته ايد بيرون انگار كه رفراندوم نه گفتن به نظام باشد ! (صداي خنده و خوشحالي فراوان چند نفر ايندفعه از خنده غش ميكنند !) آخه اگر يك هزارم شماها را ما داشتيم تا حالا سه هزار دفعه گفته بوديم مسافرت مردم به شمال رفراندوم مشروعيت نظام است ! (صداي گريه !) چرا شما اينقدر به ما ضد حال ميزنيد ؟! (صداي گريه !) وقتي برگشتيد ما چند نفر ديگر را بالاي تپه هاي سنندج و مهاباد و كرمانشاه خودكشي ميكنيم تا حال همه تان را بگيريم ! (صداي گريه !) ببين كي گفتم ! (صداي گريه !)

سایت ایرانیان انگلستان
وبلاگ 1 + نه طنز + 1

http://www.iranpressnews.com/source/041273.htm

هیچ نظری موجود نیست: