گفت وگو با شادي صدر فعال زنان - چهارشنبه 30 مرداد 1387 [2008.08.20]
اميدمعماريان
omid@memarian.info
شادي صدر وکيل، فعال حوزه زنان و از اعضاي اصلي کمپين ضد سنگسار در گفت وگو با روز، به ويژگي هاي اعلام توقف اجراي حکم سنگسار توسط قضاييه پرداخته است. صدر معتقد است که بايد با حمايت از افراد مصلحت گرا در قوه قضاييه، مسير را براي حذف اين مجازات از قانون هموار کرد. هر چند به گفته اين وکيل دادگستري، چنين تصميمي بيشتر جنبه سياسي دارد و عملا به اين معني است که قوه قضاييه تصميم گرفته است که قانون را اجرا نکند، ولي قضات هنوز مي توانند حکم سنگسار صادر کنند. اين گفت وگو را مي خوانيد.
اعلام متوقف شدن اجراي حکم سنگسار توسط قوه قضاييه تا چه حد جدي است؟ اين آيا يک تصميم اداري- سياسي است يا اينکه به هرحال مسوولين به اين جمع بندي رسيده اند که اندک اندک اين نوع مجازات را ابتدا به صورت اداري وبعد به صورت قانوني کناربگذارند؟
در دنيا مجازات اعدام و يا شکنجه هاي بدني اول در رويه هاي قضايي از بين رفته و بعد از آن از قانون حذف شده است. اگر ما خوشبين باشيم مي توانيم بگوييم در مورد سنگسارهم ابتدا تغيير در رويه قضايي را مي بينيم و بعد تغيير قانون مطرح مي شود. با اين وجود از اينکه چقدر تصميم قوه قضاييه جدي است خبر ندارم. موضوع اصلي اين است که تا زماني که اين مجازات در قانون است قضات مکلف هستند قانون را اجرا کنند. اجراي اين قانون به اين معناست که اگر ببينند که پرونده اي شرايط صدور حکم سنگسار - رجم - را دارد، اين حکم را صادر خواهند کرد. بنابراين تا زماني که اين مجازات در قانون وجود دارد اين احکام هم صادر خواهد شد. اينکه از مجموعه رياست قوه قضاييه اعلام مي شود که اجراي حکم سنگسار متوقف شده موضوعي سياسي است. البته نمي گويم چنين اراده اي نيست يا دروغ مي گويند. اما تصميمي نيست که جمعي در دستگاه قضا يا حتي رييس قوه قضاييه بگيرد. براي اينکه قاضي مستقل است وتنها تکليفي که دارد اجراي قوانين است وقرار نيست که قاضي قانون را اجرا نکند. بنابراين اعلام اينکه مجازات سنگسار اعمال نمي شود به معناي اجرا نکردن قانون است. اما اعلام چنين موضوعي، اگر بخواهيم منصفانه قضاوت کنيم، به خودي خود امر مثبتي است. هرچند نبايد به آن ارزش بيش از حد بار کرد. من وقتي بازتاب هاي خبري کنفرانس مطبوعاتي آقاي جمشيدي را دررسانه ها، به خصوص رسانه هاي خارجي، ديدم، هم تعجب کردم وهم خيلي عصباني شدم. چون به نظرم بيش از حد ارزش دادن به اظهاراتي است که بيشتر از آنکه حقوقي باشد و قابل اجرا باشد ديپلماتيک است. از نظر حقوقي تا وقتي درقانون چيزي تغيير نکند نمي شود اميدوار بود که با يک تصميم از بالا که اراده بخشي از قوه قضاييه - ونه همه آن- است اين داستان متوقف شود. طبق قانون قضات مکلف نيستند که به نظرات آيت الله شاهرودي يا حتي بخش نامه هايش عمل کنند. چون کسي نمي تواند مافوق قانون دستوري بدهد وچنين دستوري خلاف قانون است. موضوع ديگري که هيچ يک از رسانه هاي خارجي انعکاس ندادند درحالي که درکنفرانس خبري ياد شده اتفاق افتاد، سوالي بود مبني براينکه با اين تصميم در لايحه قانون مجازات اسلامي که هم اکنون درمجلس است و روي آن بحث مي شود آيا مجازات سنگسار حذف مي شود؟ آقاي جمشيدي در پاسخ به اين سوال خيلي با صراحت گفتند که نه، مجازات سنگسار حذف شدني نيست.
به نظر مي رسد از يک طرف بخشي از قوه قضاييه در جهت تطبيق قوانين با شرايط کنوني تلاش هايي را انجام مي دهد واز طرف ديگر تلاش مي کند که به نوعي بخش هاي مذهبي-سنتي حامي چنين مجازات هايي در قوانين را از خود راضي نگهدارد. اين تناقض ناشي از چيست؟
از نظر من گروهي در قوه قضاييه وجود دارند که مصلحت گراهستند. اين به آن معني نيست که نگاه مذهبي ندارند. اما برآيند فعاليت هايشان نشان مي دهد که خواست هاي جامعه را هم در نظر مي گيرند. عاملي که دراين ميان نقش ايفا مي کند فشارهاي داخلي وبين المللي است که اين گروه به آن توجه مي کند. عامل ديگر، فشار بنيادگراهاي داخل حکومت يا بيرون حکومت است که قدرت سياسي - مذهبي دارند. بنابراين مي بينيد که بعد از صحبت هاي آقاي جمشيدي و با اينکه اعلام مي کنند مجازات سنگسار قابل حذف نيست کسي مثل علي مطهري مي آيد و در نطق پيش از دستور مجلس (از توقف اجراي احکام) اظهار نگراني مي کند و در واقع طرف مقابل را نمايندگي مي کند. دراين شرايط که از دو طرف به اين گروه در قوه قضاييه فشار مي آيد طبيعي است که گاهي به نعل بزنند و گاهي به ميخ. گاهي چيزي بگويند که ما خوشمان بيايد و گاهي هم کاري کنند که ديگران راضي شوند.
اگر رييس قوه قضاييه تغيير کند، احتمال تغيير اين تصميم هم وجود دارد؟
خيلي امکان دارد. بستگي دارد به اينکه رييس قوه قضاييه بعدي چه کسي باشد و اينکه آيا اراده سياسي قوي دارد که مثلا بخواهد اساسا حرف هاي جامعه را بشنود و يا اينکه خودش جزو بنيادگراها باشد و جوزه کساني باشد که مي گويند حدود شرعي بايد به هر قيمتي اجرا شود
.
حرکت کمپين قانون بدون سنگسار - که شما از عناصر کليدي آن هستيد - تا چه حد در آگاهي بخشي به جامعه و مسوولين در خصوص موضوع سنگسار و پديده هاي وابسته به آن موثر بوده است؟
من البته دراين زمينه ارزياب خوبي نيستم. به دليل اينکه از ابتدا تا همين الان درگير آن هستم ونگاهم، نگاهي از درون خواهد بود. شايد بهتر باشد افراد از بيرون به آن نگاه کنند. اما ازابتدا که وارد اين داستان شديم هدفمان اين بود که اين مجازات از قانون حذف بشود. تا يک قدمي آن هم رفتيم. تا آنجا که خبر دارم مجازات سنگسار در پيش نويس لايحه جديد مجازات اسلامي که در قم نوشته شده، نبود. بلکه بعدا به آن اضافه شد. به هر حال، هنوز به آن هدف نرسيده ايم و مبارزه همچنان ادامه دارد. با اين وجود دستاوردهاي قابل ذکرزيادي داشته ايم. مثلا، نجات دادن جان چندين نفراز سنگسار و اينکه از زندان هم بيايند بيرون ولازم نباشد که شرايط زندان را تحمل کنند. نکته ديگر آنکه وقتي اين کمپين را شروع کرديم طرح موضوع سنگسار در مطبوعات و در حوزه عمومي يک بحث تابو بود. به نوعي که مطبوعات حاضر نبودند مطالب مربوط به اين بحث را چاپ کنند. درحالي که الان مي بينيم خيلي بازتر عمل مي کنند و مي توانيم در اين مورد حرف بزنيم ومطلب بنويسيم. يعني تبديل شده به بحثي که بدنه جامعه آن را دنبال مي کند. من اين را دستاورد بزرگي مي دانم. چون تا زماني که در مورد يک مساله اجتماعي در جامعه بحث نشود و تابو شکسته نشود، به مرحله اينکه آيا دولت کارخوب يا بدي مي کند نمي رسيم. چون جامعه اصلا به آن فکر نمي کند. من بارها وبارها وقتي با مردم صحبت مي کردم مي شنيدم که مي گفتند مگر هنوز هم سنگسار مي کنند؟ يا اينکه مي گفتند حقشان است که وقتي فلان کار را مي کنند سنگسار شوند. بعد مي پرسيدم که اصلا شما مي دانيد سنگسار چطوري است؟ مي گفتند نه. وقتي توضيح مي دادم مي گفتند اين که خيلي وحشيانه وغير انساني است ونبايد باشد. همين حرف زدن درفضاي عمومي باعث مي شود روشنگري صورت بگيرد. ما خودمان را درمسيري مي بينيم که اين موضوع به خوبي پيش مي رود. البته فکر نمي کنيم به هدفمان رسيده ايم.
چطور مي شودزمينه سازي کرد که قوه قضاييه در مسير حذف سنگسار جدي تر پيش برود و مقدمات حذف اين مجازات را از قانون فراهم کند؟
هرکاري که جناح مصلحت گرا را درقوه قضاييه حمايت کند مهم است. اين که به رسميت بشناسيم تلاش هايي که در قوه قضاييه انجام مي شود، موضوع مهمي است که مشوق است. به هرحال اينطور نيست که همه چيزسياه وسفيد باشد. اينطور نيست که همه در داخل حکومت با سنگسار موافق باشند. مخالفان ومنتقداني هم وجود دارد که بايد تقويت بشوند. براي اينکه آنها ممکن است مثل ما نباشند واصلا ما را قبول نداشته باشند ولي به هرحال دراين موضوع خاص نظرشان به ما نزديک است ومي توانند به ما کمک کنند. هرچند ما که در حوزه قدرت نيستيم و کارزيادي از دستمان برآيد
.
يک سوال کلاسيک در خصوص پيگيري مساله مجازات سنگسار وجود دارد که پاسخ به آن مي تواند ضرورت واهميت تلاش هايي که دراين زمينه انجام مي شود - چه در جامعه مدني وچه در قوه قضاييه- را ملموس کند و آن اينکه با توجه به تعداداحکام دراين زمينه وهمچنين وجود مساپل مختلفي که جامعه زنان با آن مواجه است، چرا پرداختن موضوع سنگسار در حال حاضر درجامعه ايران بسيار مهم است؟
هیچ نظری موجود نیست:
ارسال یک نظر