خبر کوتاه بود اما سخت دردناک، بیشتر به تراژدی شباهت داشت تا یک خبر واقعی. رتبه اول آزمون پذیرش دستیار سال ۸۵، در اولین رشته-محل انتخابی خود پذیرفته نشد. باید باورمان شود و بپذیریم در دولتی که فریاد عدالت طلبی اش!! گوش عالم و آدم را کر کرده است، وضع به اینگونه باشد و هست.
ظلم ها بر این ملت فراوان رفته است که راقم این سطور حتی از بخش کوچکی از آنها نیز اطلاع ندارد که مجال بازگفتن آنها نیز در این مقاله کوتاه فراهم نمی آید و اگر بخواهیم شرح ستم هایی را که به اسم عدالت بر پیکر زجر کشیده جامعه ایرانی وارد شده است بازگو کنیم، “از این درد مثنوی ها باید سرود”
برای آشنایی بیشتر با خبر فوق و آشکار شدن اهداف در پس پرده تصویب قانون عدالت طلبانه ای که در وزارت بهداشت، درمان و آموزش پزشکی دولت مهرورز رخ داده است به شرح تفضیلی ماجرا می پردازیم:
در آزمون پذیرش دستیار سال ۸۵ -که بدون شک یکی از مهمترین کارزارهای علمی دانش آموختگان دانشگاه های کشورمان می باشد، و همچنین پیوند تنگاتنگی با سلامت و جان مردم دارد- وزارت بهداشت در اقدامی عدالت سر خود اقدام به پذیرش ۱۳۰ نفر از دوستان خود با عنوان سهمیه مدیران کرد (این جدا از سهمیه های گوناگونی است که تحت عنوان سهمیه رزمندگان و …. در آزمون دستیاری وجود دارد) یعنی کسانی که سابقه مدیریتی در وزارت بهداشت داشته اند و دارند، می توانند از سهمیه ی جداگانه ای برای پذیرش در آزمون دستیاری تخصصی استفاده کنند و این گونه شد که حتی نفر اول این آزمون موفق به قبولی در رشته-محل انتخابی خود نگردید، یعنی باید برای پذیرفته شدن در انتخاب اول خود سهمیه می داشت که نداشت و کسان دیگری با سطح علمی بسیار پایین تری ولی با داشتن سهمیه در آن رشته پذیرفته شدند. همچنین خبرها حاکی از آن است که میزان پذیرش افرادی با ابن سهمیه یعنی سهمیه مدیران در آزمون سال ۸۷ افزایش داشته است.
به راستی دیگر چه امیدی برای سایر پزشکان و دانشجویانی که با هزاران امید و آرزو و سالها تلاش شبانه روزی منتظر شرکت در آزمون دستیاری هستند باقی می ماند.
این اقدام نامیمون و غیرقانونی وزارت بهداشت در ایجاد سهمیه های توجیه ناپذیر -که بدون تصویب مجلس شورای اسلامی و فقط با صلاحدید وزارت بهداشت صورت پذیرفته است- که فقط به هدف به یوغ بندگی کشیدن پزشکان و استیلای همه جانبه خود بر متخصصان این مملکت انجام شده است، دیگر هیچ حقی برای کسانی که سالها زحمت کشیده اند، باقی نمی گذارد و این است معنای عدالت از منظر عدالت طلبان!!! که در این ظلمتکده اشباح واژه ها معنای دیگری می یابند.
در پایان ضمن یادآوری این نکته خطاب به مسئولین وزارت بهداشت که آیا سلامت و درمان و جان مردم برایتان مهم تر است یا حضور همفکرانتان و دوستان ایدئولوژیکتان در جمع متخصصان کشور؟ از جنبش عدالت خواهی دانشجویان و از مجمع دانشجویان عدالت خواه می پرسم که کجا هستند؟ چرا همه ساکت هستند؟ آیا معنای عدالت را بد یادشان داده اند؟ یا معنای عدالتشان همانند دولت متبوعشان است؟ همان عدالتی که تعداد زیادی از مستعدترین دانشجویان کشور را با عناوینی همچون سه ستاره بودن و…. از تحصیل محروم می کند و عده دیگری را بدون هیچ گونه صلاحیت علمی و آموزشی به بالا ترین مدارج می رساند؟
“ما را به خیر تو امید نیست شر مرسان”

هیچ نظری موجود نیست:
ارسال یک نظر